فواره
درد جاری می شود
میان رگ هایم
اشک فواره می زند
#شیدا_شهبازی
#چامک
امتیاز به این post
مطالب مرتبط:
- نقد یک دوستدار شطرنج بر شعر شطرنجی
- موکب کوچک ما
- دست دواگر
- گذر
- دوگانگی
- خلقت زدایی
- نصفه!
- ابهام نادلپذیر
- شعر یا نظم؟
- انسجام و ساختمندی شعر
- حقیقتی پنهان
- صمیمی اما نارسا
- نامه ی سرانجام
- کوچکردن به جهان عینیتها
- سلام
- قله ی ماه
- سرگشته دربیهوده ها
- سلامت و سلاست زبان
- نقد شعر آقای خاموشی
- بینامتنیت
- بیشتر از شعر گفتن؛ شعر بخوانید!
- غمی، لبخند جنگل را شکسته
- نمادگرایی بر بستر فراواقعگرایی
- برسازی «آنِ» ابتدایی
- سیاه مشق های اولیه
- صفر-صفر مساوی
- تناسبات معنایی و تصویری
- کیمیا سه
- پهلوان عشق
- مکتب میخانه
- معنای من
- بگو چه میبینی؟
- ببخشید که…
- شعر، شعر می آورد
- شاعری دشواری وظیفه
- تسلط بر زبان را جدی بگیرید
- عبور از ناهمواریهای بیانی و زبانی
- مسلخ
- آتشفشان تب
- طعم تلخي ناب قهوه
- شاعرم من ،…شِمشِ آهن نیستم :
- آغاز دیگر…
- فراروی از غزلهای انجمنی
- چند گام روشن رو به آفتاب
- گریز از برزخ
- التذاذ ادبی حق مسلم مخاطب است
- خون میچکد از تیغ نگاهی که تو راست
- پوشاندن لباس نو به معاني كهن
- در مسیر درست
- کاشتِ امروز، برداشتِ فردا
- چند پیشنهادِ بدیهی
- اقتصاد ادبی
- از آی آموزش آغاز کن!
- جای خالیِ تعاملِ دوستانه با زبان
- رنج نوشتن را باید به جان خرید
- در ابتدا تفنگ! در انتها پلنگ!
- تلاشهای ساختاریِ مشهود
- کسب مهارت
- نظم اما نهچندان شیوا و استوار
- روز از نو، شعر از نو
- شاعری امروزی با شعرهایی نیازمند حک و اصلاح
- در نظم هم ناتوانید
- اهمیت مقدمه
- نیست هیچ بارانی اینجا (بندر نمی بارد) …
- و نتوانستهاید!
- تصویر را با شعر اشتباه نگیریم
- از شعر تا شعار
- بند
- موزون بودن کافی نیست
- تکمیل مقدمات و گذر از آن
- بخوان؛ به نام گل سرخ!
- تمرکز در اصل اتفاق اثر
- از کلمات امروزی باید درست و بجا بهره برد
- آثاری که از هرسو اشکال دارد
- گفتی خدا حافظ، تمامش کن
- توقف در ارزش واژگان و وجه هم نشینی آن ها
- فاصلۀ اندیشه تا کلام
- یا مکن با فیلبانان…
- انرژی آزاد شده و هدر رفتن آن
- تناسبها رعایت نشده و…
دیدگاهتان را بنویسید