عنوان مجموعه اشعار : سری اضافه روی تن
شاعر : احمد صفری
عنوان شعر اول : سری اضافه روی تن
سَرم
یک ایستگاه سرد و متروک است
و مردی سالها
نشسته روی سکویی
که یادش رفته مقصد را
سرم
یک علفزار وسیع است
با یک گله گوسفندِ بیخود خوش
که هر شب جشن دارند
و از گرگی جوان اندازه میگیرند
برای رخت دامادی
سرم
میدان یک جنگِ صلیبیست
که آیینی در آن
دائم به آتش میکشد
آیین دیگر را
سرم را میبرم یک روز
در بازار جراحی
و با یک طالبی تعویض خواهم کرد
عنوان شعر دوم : پایان من
شروع من
اولین پرواز دلم بود
در آسمان یک بستنی
در دست کودکی که رفت
و همین چند سال پیش
که باز پر کشید و در بازگشت
بام خانهام را گم کرد
پایان من بود
نمیدانم چه کسی
سایهاش بر این کاغذ افتاده
شاید من باشم
که بر سر مزار خویش نشستهام
عنوان شعر سوم : .
.
ری اکشن شما چیست ؟
+1
+1
+1
+1
+1
+1
+1
دیدگاهتان را بنویسید