هر حرفی شعر نیست

عنوان مجموعه اشعار : با یک لبخند بزرگ
عنوان شعر اول : سی هزار پا
Ras Kaz:
روی صندلی تو

این بالا و بالاتر

سی هزار پا بدون دستانت!

زنی در آمدن

-رفتن ت !

مردی ، بی زنی در رفتن ش

– جدایی ات …اش ! مرگ تمام وزن ها

بالا …مردی

بالاتر از بال های تو
پرنده ای

فرورفته ام در اعماق تجربه ی پیکری

بی وزنی ای در جاذبه ی زنی سرد
سوار بر من ابرهایی که
– که پیر شده ای دیگر
سوار بر صدای ات …مان

دویدن پرندگان در غبار
سی هزار پا ،بدون دستانت

خواندن این هواپیما در سقوط !

عنوان شعر دوم : تولد
Ras Kaz:
– چطور میتونیم کُمکت کنیم ؟

-اینقدر امروز اینو پرسیدن که نگو
کاش از اول زندگیم این سئوالو ازم میپرسیدن
نه امروز !

امروز نه !
روز عجیبی است
میخواهم فقط دعا کنم
که اگر خدایی باشد
از من نپرسد« – تا حالا کجا بودی ؟»
لابد
خیلی دراز شده ام
تا آنطرف طناب
_خنده دار هم ؟
شاید هم کوتاه تر از یک لگد آرام
روز احمقانه ای است
روز تولد من !
همه با من هستند
امروز همه مرا دوست دارند / خواهند داشت؟
من برای اولین بار
یک قهرمانم
چون دارند مرا می برند
نگاه ها / دست ها

برای زدن زیر چهار پایه ای که مثل زندگی ام
خیالی است!
برای نبودن دوباره !

عنوان شعر سوم : تاریک

چرا همه جا تاریک است؟
چرا من …
هیچ‌چیزی نمی بینم؟
نکند همه ی ما آدم ها
کور به دنیا آمده ایم؟

اما نه !
مطمئنم …
جهان ،تاریک است.

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *