آتشفشان تب

آتشفشان تب بسم رب الشهدا
آتشفشان تب
به دردی که با داغ در دل نشیند
به دشت بلا او به محمل نشیند
چو آتشفشانی که می سوزد از تب
نبودش میسر که کامل نشیند
به دست و به پای به زنجیر بسته
خمیده به کوهان مایل نشیند
به سرهای افراشته بر نوک نی
به بالای مرکب مقابل نشیند
چنان خون تراود ز جسم شهیدان
که از موج خون ناقه در گل نشیند
به غیرت روانه است حق مبین تا
به نابودی کار باطل نشیند
خلیل است گویا که با اذن رحمان
درون لهیب مسائل نشیند
ببین مهدی آن نور پاک الهی
چگونه به جان‌های قابل نشیند
شفای دل از سیدالساجدین خواه
به ذکری که بر قلب قائل نشیند
 
غبار دستگاه حسینی
#مهدی_رستگاری
بیست و ششم مرداد ماه یک هزار و چهارصد ویک
نوزدهم محرم سال ۱۴۴۳ هجری قمری
دفتر شعر شیدایی
۶۱۶
 
 

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *