انواع ادبی!

عنوان مجموعه اشعار : شعر نو
شاعر : علی روح افزا

عنوان شعر اول : آزادی
می فتاد از بالا تکه ای تاریکی
همچو ابری تیره پیکری مبهم داشت
از عبور عابر پشتِ کوچه زخمی
لب نهاده شهری بر لبِ بیرحمی
می تراوید اما روز روشن در شب
می شکافید از هم تیرِگی را آری
در خیابان دیدم
خون شب را جاری
بشکند ظلمت را شعله های خاموش
روزِ در شب خفته دیو ظلمت بندد
روشنایی با ما می کند همراهی
می زند در پاسخ روشنایی لبخند
تیرِگی چون فرشی زیر پای روز است
سایه ای خَم روی جدولِ سیمانی
تا بنوشد آب و… تا شود نورانی
هر چه باشد آخر می وزد با شادی
می رود تاریکی با طلوع خورشید
می رسد فریادِ…
“زنده باد آزادی”

عنوان شعر دوم : فریاد
فریاد
من پر از فریادم ، رفته بر من بیداد
هیچکس درد ندارد انگار
هیچکس شاکی از این ظلم و ریاکاری نیست
یا اگر هست چرا خاموش است ؟
من چرا بیتابم ؟
همه جا تاریک است
همگان در خوابند
وقت خواب است اگر…
من چرا بیدارم ؟
او که همدردم بود ، پس چرا با من نیست
من چرا تنهایم؟
این فضا مسموم است
جرم دارد پرواز
اندکی دانه و آب…
راحتی در قفس است ؟
چشمها را بسته ، یعنی اینکه خوابم
شرم دارد انگار، از همین یک پاسخ
از قفس بیزارم
از چه می ترسد این ، شخصِ در من خفته ؟
از صدای زنجیر، از صدای آهن ؟
در اسارت هستم ، با خیالی آزاد
گر چه آزادی شد خود اسیر دشمن

عنوان شعر سوم : عمر کوتاه
پیرمردی غمگین
می گذشت آهسته ، از کنار دستم
زیر لب چیزی گفت مبهم و نامفهوم
در دلش پیدا بود ناسزایی پنهان
میخروشید آرام
میخرامید از غم
شاکی از عالم بود سر فرو در ماتم !
رفت و شد دور از من
**
باز هم فردا شد ، با طلوع سرما
رفته بودم بازار
می خریدم باید ، چای و قدری خرما
دیدمش بر دیوار مردِ دیروزی را
مجلس تدفینش صبح روز فردا
بر سرم خورد انگار
تکه ای تیرآهن
چشم آن عکس اما داشت حرفی با من
یک سکوتی سنگین ، یک کلامِ روشن
زندگی کوتاه است
زندگی را دریاب
انتخابش با توست
زشتی و زیبایی
روشنی ، تاریکی
یا کویری متروک
یا که در باغی سبز ، پُر ز یاس و سوسن
زندگی را دریاب

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *