اول فصاحت بعد بلاغت

عنوان مجموعه اشعار : بازگشتن
شاعر : نازنین هاشم‌آبادی

عنوان شعر اول : زندان
قدری مجال دهید جناب زندان‌بان
باید گلی را از حصارها عبور دهم
باید به نامه ببوسم
پوست کاغذین دست کسی را
که داغ بر آن نهاده اید
باید که غذایش دهم
تا دنده های عزیزش
دوباره مخفی شوند
زیر پرواریِ آزادی
باید که جای طناب را دور گلویش
با روغن زیتون چرب کنم
و خوابش کنم به لالایی موروثی
که گوشهایتان نوای مبتذلش می‌‌شنوند

عنوان شعر دوم : بودن
روزهای تابستان
دخترکان جوان
که هیچ‌ چیز در نظرشان
دهشتناک‌تر از پاک شدن رنگ لبهایشان نیست
-آفتاب داغ رنگ‌ها را می‌سوزاند-

شب‌های تابستان
پسران نوبلوغ
با آزادیِ کم‌‌پیدای حنجره‌ها
همچون مرغانِ گرسنه ی دریایی
یا دسته‌های عزا
خوشگذرانی می‌کنند

هنگامی که ماموران برای بردن زباله‌ها می‌آیند
متجاوزان قسر در می‌روند
در عوض گلی
نیم‌مرده لای کیسه‌ها
با گلبرگ‌های کبود
تیغ های ارثیِ تن را به کیسه می‌کشد
کیسه پاره می‌شود
رهایی می‌یابد در مدفن زباله‌ها

روی صحنه تئاتر
یک ردای پوست خم می‌شود
چوپانی خیالی رو به سوی گله‌ها
-از آفرینش خود خرسند-
پرده‌ها کنار می‌روند
گوسفندان روی سن
تماشاگری نیست
ما به زندگی روزمره مشغولیم

عنوان شعر سوم : رفتن
بامداد سفر
قایق درهم شکسته ی شب را باید
سطل سطل از طلوع خالی کرد
شمع هجران برافروخت
مگر پارافین مذاب
جای اشکهایمان را بگیرد
باید لبه تمام کاغذها را
به شعله سوزاند
که یاد بگیرند نامه وداع نشوند
که حرف تلخ ظ را
در انتهای لفظ خداحافظ
بر زبان نیاورند
تا ظهور بوسه ای بر لبان هراسیده ی عاشق
که به ظهر نرفتن ختم می‌شود

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *