عنوان مجموعه اشعار : سعی
شاعر : علیرضا میرساداتی
عنوان شعر اول : لا اله الا الله
از چرخ تو حیرانم لا اله الا الله
در باغ و گلستانم لا اله الا الله
یک دم به دلم دردی یک دم همه آرامش
یارم همه دم دانم لا اله الا الله
من راز ازل یا سر از غیب نمی‌دانم
این نکته ولی دانم لا اله الا الله
هر صبح که با نرمی خورشید به رقص آید
دانی که چه می‌خوانم؟ لا اله الا الله
آن عشوه و طنازی کز قامت گل پیداست
حک کرده بر این جانم لا اله الا الله
در گردش این گردون هر ذره که هست از توست
یا رب چه دهی ؟ آنم لا اله الا الله
«طالب» چو به حرف آمد این گفت و کفایت کرد
کای دلبر و جانانم لا اله الا الله
عنوان شعر دوم : میل وصال
هر لحظه که طالب تو هستم
بر سفره مهوشی نشستم
از غرب و جنوب و شرق و بالا
بارد به سرم شراب. مستم
هر لحظه ز باغ تو نگاری
نیکو ثمری دهد به دستم
آن یک که بدید نور حکمت
گوید دل ذره ها شکستم
صد چرخ زدم چو چرخ در چرخ
از شید به قدر شمع جستم
آن دیگری از هنر بگوید
از گفته‌ی او خداپرستم
با صوت و کلام و رنگ و نقشش
از کفر و غم و ترس گسستم
با یاد تو هر قدم زنم من
در مزرع کار خیر جستم
اما دل روشن و قوی کو؟
تا هدیه به کوی تو فرستم
خون بی تو در این قفس شود زهر
زهرش بچشیدم و نرستم
ای تن چو بدیدم این همه حسن
من بی رخ او چگونه هستم؟
یا رب تو صلاح کار دانی
من میل وصال می‌فرستم
عنوان شعر سوم : فرش تا عرش
بگو ای درخت بهار و خزان
چه دیدی ز اوصاف و الطاف رب جهان
که دائم ببینم ز تو حمد و مدح
بهار و خزان و زمستان سرد
سلام ای خروشنده ، غرّنده رود
چگونه شدی مدعو حق ، دلیلش چه بود؟
نگفتی و رفتی ولی جان من
سلام و ثنایم سوی حق ببر
کنارت نشینم شکیبنده سنگ
سکوتت ببینم نخواهم جز این
چو دانم که هرگز نداری توان
که بر راز پنهان گشایی زبان
ز باران گرفتم پیام تو دریا
ندانی چگونه رساندم خودم را
چه باید بگویی که سویم بتازی چنین
خروشان و خندان و رقصان و شاد
دیدگاهتان را بنویسید