بخوان؛ به نام گل سرخ!

عنوان مجموعه اشعار : طعم گس باران
شاعر : فاطمه حقیقی

عنوان شعر اول : 1
دوست داشتنت
دیگر از دهان افتاده بود
زمستان
فصل‌های بیشتری را
اشغال می‌کرد
و پروانه‌ها
فصل پرواز
پیله کرده بودند
به بی‌حوصله‌گی

گمان می‌کردم
کسی شبیه باران
هرشب
بر پنجره می‌کوبد
پس، با صدای بلند
آواز می‌خواندم

کسی شبیه دلتنگی …
بلندتر آواز می‌خواندم

تو سرک می‌کشیدی
به هرچه خواب و خاطره
من
بلندتر آواز می‌خواندم
بلندتر و
بلندتر …
باید، با صدایی بلندتر از اندوه شب می‌خواندم
تا دلتنگی
دهان باز نکند
و سکوت خاطره‌های قاب گرفته
به هق‌هق نرسد
تو اما
مدام
پررنگ تر می شدی
می نشستی میان قاب عکس و آینه
کنج دنج کتابخانه
لابه لای گلدان.ها
روی ایوان
کنار پنجره
پا به پای عطر اقاقی ها
قد می کشیدی …..

پنحره را می بستم
.با صدایی بلندتر از همیشه آواز می خواندم

تو اما ….
میدانی
دوست داشتنت
حادثه‌ای‌ست که تمام نمی شود ….

عنوان شعر دوم : 2
در خاموشی فهم یک ترانه، جا مانده بودم
زنی از خواب بی قراریت، مرا ربود
زنی عاشق شد
زنی مرد …
و تو هم چنان، ترانه می خواندی
ترانه ای گنگ
درباره زنی عاشق
که در بی قراریت مرده بود …..

عنوان شعر سوم : .
.

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *