برای بوسیدن چشم هایت،تمام جانم ناکافی ست!

عنوان مجموعه اشعار : برای بوسیدن چشم هایت،تمام جانم ناکافی ست!
شاعر : مونا فرح دل

عنوان شعر اول : پای دار عشق

فریادهایش در سکوت غرق شد
آن گمگشته تاریکی
آن مقتول بی گناه
زنده خواهد شد
پای دار و تا لب خونینت
سال ها و سال فاصله ست
دستانی بسته،صدایم به خود میپیچد
برای شنیده شدنش
تمام جانم کافی ست؟
آن جسد سرد من
شاید ب دست خود مرگ چیشده
آن روح سرگردان
آن تن بی عار من
زنده خواهد شد
پای دار و دنیا تار می شود
آخرین پیام عصبی
او می داند ک من عاشقم؟
آن سر سنگین و درد های وحشی
آن خون آلوده ب زهر تو
آن حرف های ناگفته
زنده تر خواهد شد!!!
پای دار و آخرین نگاهت را میدزدم
برای بوسیدن چشم هایت
تمام جانم ناکافی ست!
آن خنده های از ته دل
آن شادی شکست طلبیده و دفن شده
زنده خواهد شد
پای دار و معشوقه ام استعاری ست
پای دار و شاکی زمانه ام
عدالت چیست؟
شب های نداشته ام با تو
شراب ناب شیراز
و حافظ نخوانده ام برای تو
آن قلب مرده ی من
آن سایه سیاه زمان بر سر من
تیره تر خواهد شد!
پای دار و اعدام جزای روح من است
برای فنا عاشق شدن کافیست!
مون لایت 3/5/1400

عنوان شعر دوم : نگار تو
دنیا جای جایِ لبخند توست
زمین انتهای ِسردی ستْ، بی رنگ تو
قلب من جای جایِ بوسه های توست
جهان اعتبار ننگی ست،بی نوای تو
آغوشم جای جایِ غم های توست
سرانجام قصه ی تلخی ست، بی هوای تو
گونه هایم جای جایِ اشک های توست
الفبای زندگی بی بن و ریشه ست، بی نگار تو
دنیا جای جایِ لبخند توست
توست !
27/12/1400 مون لایت

عنوان شعر سوم : سیراب از سراب عشق
از آن دم که مه روی تو تاریک گشت
دل آسمان هم بی منت ، سرد تر از بوسه آخرت گشته
در تاریکی غرقم و در سرم سیر این زندگی سیرابم نکرد
سایه ی آغوشت روی قلبم و سرابی مکرر به روی دنیایم از چشمه ای خشک دگر باران درد میبارد
و از آن دم که طنین خنده هایت را
از سمفونی عشق ربودی
دل آسمان من هم بی منت ، سکوت از بازار حزن طلبید
در تاریکی غرقم و در سرم سیر این زندگی سیرابم نکرد
از سفری در رویاهایم به ماه و
طلب از خورشید برای طلوع روی تو
از این است شاید که مرا سیراب از سراب هایم کردی
مون لایت 3/2/1401

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *