بوریا و حریر

عنوان مجموعه اشعار : اینجا…..
شاعر : دانیال فریادی

عنوان شعر اول : اینجا…
اینجا
من
کسی را
تشنه ندیده ام!

دیوار خانه ها
اینجا
کوتاه و کاهگیست!

کسی بیایید
سیب های باغچه را
بین مردم شهر تقسیم کند

جیرجیرک‌ها فریاد زدن
خواب…
خواب….
خواب بلند…

گل های باغچه
جان شأن در خطر است
من میترسم!
میترسم من!
سایه ها
در بطن این تردید نارنجی غرق هستند

سکوت
صدای جرینگ جرینگ رنجبر ها را نمی پذیرد

اینجا
عشق
بوی حصیر خیس می دهد

اینجا
میان دستان این کودک
دیگر نشانی
از لذت
طمع لواشک نیست!

آن مرد گفت
من به جای تمام ابر ها
خواهم گریست
زیرا
کشتزار پنبه در خطر است!

(لازم به ذکر است این شعر بر داشت کلی از اوضاع و احوال کل جهان است نه یک منطقه جغرافیایی مخصوص…)

عنوان شعر دوم : من ماه شده ام…
من ماه شده ام
فاصله ام تا زمین
یک قدم اینه است

من روز شده ام
شیف شب ها
پی کارشان بروند

من تاب شده ام
تابی به فاصله زمین تا ماه

من گشایش شده ام
همه گره های کور
باز خواهند شد

من خواب شده ام
ولی کابوسی در کار نیست!
سرشار از رویای شیرینیم

من اذان ظهر شده ام
بروید به خدا سلام کنید

عنوان شعر سوم : ……
…….

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *