تجربیات خود را رها نکنیم

عنوان مجموعه اشعار : شاید شعر…!
شاعر : الهه افروزی

عنوان شعر اول : .
معجزه شاید همین باشد؛

که ما

رودهایِ متلاطمِ غریبه ای بودیم،

که بر جبر جغرافیا فائق آمدیم…

پیوند خوردیم،

دریا شدیم و

آرام گرفتیم…

معجزه شاید همین باشد؛

که امشب احساس می کنم

تمام دوستت دارم هایی که سال ها

درونِ گنجه ی قلبم،

_برای روز مبادا_

کنار گذاشته بودم،

برای بیان این احساس،

ناکافیست…!

معجزه شاید همین باشد؛

چرا که

فقط خدا میتوانست از هیچ،

چنین شاعرانه،

آشیانه بسازد…

عنوان شعر دوم : .

طفلِ دبستانیِ بازیگوشی بودم
گریزان از درس،
و تو معادله ی چند مجهولیِ کمرشکنی که
عظمتش
خیره ام کرده بود،

حالا خط به خط تو را حفظم،
منطقِ رفتارت،
فلسفه ی چشمانت،
جغرافیای آغوشت،

من هر ماجرای با یادِ تو،
هر اتفاق مربوط به تو،
من
فهمیدنت را دوست دارم…

عنوان شعر سوم : .

آشوب، همانیست که نادر در هند به پا کرد،
چنگیز در ایران،
هیتلر در لهستان
و بیش از همه این ها،
آشوب، همانیست که ارتش چشم های تو به پا کرد…
در دل من،
در
این کشورِ بی دفاع
این، تنهای بی سلاح!

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *