تحمیل سکوت و آزار خانواده‌های دادخواه/ دادخواهان در برابر تهدید نیروهای امنیتی چه کنند؟

ملی مذهبی _یک هفته دیگر یعنی روز ۲۵آبان۱۴۰۲، سالروز کشته شدن «کیان پیرفلک»، کودک ۱۰ ساله اهل ایذه به دست نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی است. نزدیک به شش ماه است که «ماه‌منیر مولایی‌راد»، مادر دادخواهی که با صلابت تمام «علی خامنه‌ای» و نیروهای وابسته به او را به‌صورت علنی «قاتل» و مسوول کشته شدن کیان پیرفلک، فرزند خود معرفی کرد، در سکوت اجباری است.  یک فرد مطلع از ایذه به «ایران‌وایر» گفته است خانواده مولایی‌راد و پیرفلک از روز کشته شدن کیان، تحت فشارهای سنگین امنیتی قرار داشته‌اند. به گفته این فرد مطلع، با کشته شدن «پویا مولایی‌راد» پسرعمو ماه‌منیر در روز بزرگداشت تولد کیان در ۲۱خرداد۱۴۰۲، فشارها و تهدید‌ها علیه ماه‌منیر افزایش بیشتری داشته است. به گفته این فرد، تنها در یک روز غریب به ۵۰ تماس تلفنی و پیامک برای یکی از آشنایان ماه‌منیر برای تهدید این خانواده صورت گرفته است.
یک فرد آگاه از ایذه به «ایران‌وایر» می‌گوید: «سکوت ماه‌منیر از ترس نیست، او و تمام نزدیکان و خانواده‌اش تحت فشار و تهدید شدید امنیتی هستند.» 

به گفته این منبع، با این که به سال‌روز کشته شدن کیان نزدیک هستیم ولی مشخص نیست که خانواده بتوانند مراسمی برای یادبود فرزند خود برگزار کنند؟ این فرد می‌گوید ترس سرکوب‌گران از ایجاد شلوغی در مراسم سال‌روز کیان است و احتمال دارد فشارها را بر این خانواده بیشتر کنند تا مانع از برگزاری هرگونه مراسمی برای فرزندشان شوند.***

 شامگاه بیست و پنجم آبان‌ ۱۴۰۱، «کیان پیرفلک» ۹ ساله در حالی‌ که با والدین و برادر خردسالش در خودرو در راه بازگشت به خانه خود در ایذه بودند، هدف گلوله ماموران حکومتی نظام جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت و کشته شد. 

این اتفاق در پی حمله نیروهای سرکوب‌گر به بازار ایذه، در جریان خیزش مردمی ۱۴۰۱ ایران رخ داد. 

پس از کشته شدن کیان، «ماه‌منیر»، مادرش به دادخواهی او برخاست و علی‌رغم تمام فشارهای حکومتی، صدای فرزند خود شد. 

ماه‌‌منیر با راه‌اندازی تولد ده سالگی کیان و دعوت از همه شهروندان ایرانی برای گرامی‌داشت سال‌روز تولد ۱۰ سالگی کیان، خشم نیروهای حکومت را بیشتر کرد. شهروندان ایرانی در بسیاری از کشورهای دنیا سال‌روز تولد کیان پیرفلک را با برگزاری مراسم گرامی‌ داشتند. چند روز پیش از برگزاری مراسم یادبود تولد کیان، ماموران امنیتی با یورش به خانه ماه‌منیر، تمام وسایلی که او برای تولد فرزندش مهیا کرده بود را بردند. 

روز تولد کیان پیرفلک و بعد از پایان مراسم، پسرعموی ۲۱ ساله ماه‌‌منیر در مسیر رفتن به مزار کیان توسط نیروهای امنیتی کشته شد. 

یک فرد نزدیک به خانواده پیرفلک و مولایی‌راد درباره شرایط ماه‌منیر و خانواده‌اش در آن روزها به «ایران‌وایر» گفته بود: «بعد از حادثه تلخی که برای پویا مولایی‌راد رخ داد، ماه‌منیر با هجمه‌ای از فشار که بیشتر از ناحیه تشکیلات امنیتی بود، مواجه شد. به نوعی دست‌اندرکاران تلاش کردند چه در شهرستان (محل زندگی ماه‌منیر) و چه در فضای مجازی (از سوی کاربران امنیتی)، او را مسبب واقعه تلخ مرگ پویا نشان دهند. موقعیت بسیار بدی در فضای مجازی ایجاد شد که نمود و نماد آن بیشتر در شهرستان بود تا او را مسبب کشته شدن پویا نشان دهند، در صورتی که واقعیت نداشت.»

ماه‌منیر تنها فردی نیست که به‌خاطر دادخواهی خون فرزندش تحت فشار قرار گرفته است. خانواده کشته‌شدگان اعتراضات اخیر تحت فشار نهادهای امنیتی، احضار، تهدید و بازداشت قرار دارند. حقوق افرادی که توسط نهادهای امنیتی تهدید یا وادار به سکوت می‌شوند، چیست؟ 

شامگاه ۲۵آبان‌۱۴۰۱، کیان پیرفلک ۱۰ ساله، در‌حالی‌‌که با والدین و برادر خردسالش در خودرو در راه بازگشت به خانه خود در ایذه بودند، هدف گلوله ماموران حکومتی نظام جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت و کشته شد. 

این اتفاق در پی حمله نیروهای سرکوبگر به بازار ایذه، در جریان خیزش مردمی ۱۴۰۱ ایران رخ داد. پس از کشته شدن کیان، ماه‌منیر، مادرش به دادخواهی او برخاست و علی‌رغم تمام فشارهای حکومتی، صدای فرزند خود شد.  روز تولد کیان پیرفلک و بعد از پایان مراسم یادبود او، پسرعمو ۲۱ ساله ماه‌‌منیر در مسیر رفتن به مزار کیان، توسط نیروهای امنیتی کشته شد. 

با نزدیک شدن به سالروز کشته شدن کیان پیرفلک، وحشت نیروهای امنیتی از شکل‌گیری گردهمایی بر مزار این کودک، باعث شده است تا فشار را بر نزدیکان و خود ماه منیر بیشتر کنند. نه‌تنها ماه‌منیر، بلکه خانواده‌های بسیاری در این مدت به‌دلیل دادخواهی خون فرزند خود تحت فشار قرارگرفته‌اند، احضار و بازداشت شده‌اند تا از اطلاع‌رسانی درباره عزیزانشان دست بردارند.

ازجمله «ماشالله کرمی»، پدر «محمدمهدی کرمی»، پسر جوانی که پس از اعتراضات سراسری در پرونده مربوط به «روح‌الله عجمیان» اعدام شد؛ آقای کرمی بیش از هشتاد روز است که  در بازداشت به سر می‌برد. ماشالله کرمی به‌همراه وکیل خود، روز سه‌شنبه ۳۱مرداد۱۴۰۲ و در آستانه سالگرد کشته شدن «مهسا امینی»، بازداشت شدند. خانواده‌های دیگر  کشته‌شدگان اعتراضات سراسری نیز بارها احضار و تهدید و بازجویی شده‌اند. 

۳۰مرداد۱۴۰۲، سازمان مدافع حقوق‌بشر عفو بین‌الملل هشدار داد، مقامات ایران آزار‌واذیت خانواده کسانی را که سال گذشته در جریان جنبش «زن، زندگی، آزادی»، «به‌ طور غیرقانونی» به‌ دست نیروهای امنیتی ایران کشته شدند را، «افزایش داده است.»

آیا اطلاع‌رسانی غیرقانونی است؟

یکی از دلایل تحت فشار قرار دادن خانواده‌های دادخواه، اطلاع‌رسانی آن‌ها در مورد عزیزان کشته شده خود بوده است. 

«موسی برزین خلیفه‌لو»،‌ حقوق‌دان و وکیل دادگستری می‌گوید باید ابتدا بررسی کرد که آیا صحبت کردن در رسانه‌ها مجامع حقوق‌بشری و حتی به دولت‌ها منع قانونی دارد؟

او می‌گوید:‌«در قوانین هیچ‌گونه منعی مبنی‌بر اینکه کسی بارسانه‌ها صحبت کند وجود ندارد، حتی رسانه‌هایی که صد‌درصد مخالف حکومت هستند، در خارج از کشور مستقر، یا وابسته به دولت دیگری هستند.» 
به گفته آقای برزین، در قوانین جمهوری اسلامی ایران، صحبت کردن در خصوص یک واقعه جرم‌انگاری نشده است، مگر اینکه صحبت‌هایی که شخص انجام می‌دهد، مربوط به  اطلاعات و اسناد طبقه‌بندی شده باشد. برای نمونه، مثلا شخص  یک سر مملکتی را افشا کند که در زمره امنیت ملی قرار داشته باشد و از رسته اسناد طبقه‌بندی باشد. 

آیا ماه‌‌منیر مولایی‌راد در مسیر دادخواهی اسناد طبقه‌بندی شده را فاش کرده است؟

موسی برزین خلیفه‌لو می‌گوید:‌ «ماه‌منیر مولایی‌راد تنها دادخواه خون به ناحق ریخته شده فرزند خود است و اسناد طبقه‌بندی شده‌ای را فاش نکرده است. پسر او کیان پیرفلک کشته شده است و حکومت هم قبول دارد که چنین فاجعه‌ای رخ داده است، هرچند تقصیر را گردن شخص دیگری می‌اندازد.» 
این حقوق‌دان اضافه می‌کند: «ماه‌منیر در مورد واقعه‌ای که رخ داده است و حقیقت هم دارد صحبت می‌کند، بنابراین هیچ منع قانونی وجود ندارد.» 

این حقوق‌دان می‌گوید:‌«حکومت ایران برخلاف آنچه که وانمود می‌کند و می‌گوید که به مجامع حقوق‌بشری اهمیت نمی‌دهد، ولی به شدت از آن‌ها هراس دارد. هراس دارند که این وقایع و صحبت‌ها در رسانه‌ها و مجامع جهانی منتشر شود، به همین دلیل هم خانواده‌های دادخواه را می‌ترسانند. به هر صورت ایران تعهدات بین‌المللی دارد و بابت رعایت نکردن آن تعهدات، یک سری هزینه‌هایی را هم می‌پردازد.» 

توصیه به خانواده‌های دادخواه

موسی برزین خلیفه‌لو، به‌عنوان حقوق‌دان، به خانواده‌های دادخواه و آسیب‌دیده توصیه می‌کند که هیچ‌وقت روند اطلاع‌رسانی را متوقف نکنند. او اضافه می‌کند:‌«خانواده‌ها باید تا حد ممکن به دادخواهی و اطلاع‌رسانی در مورد عزیزان خود و تهدیدهایی که از سوی حکومت متوجه آن‌ها است ادامه دهند و ارتباط با رسانه‌‌ها را قطع نکنند. تنها به این طریق است که  مسیر دادخواهی ادامه پیدا می‌کند.» 

در ماه‌های گذشته و به‌ویژه با سالگرد اعتراضات سراسری در ایران، نهادهای امنیتی روز‌به‌روز بر شدت فشار و تهدید خانواده‌های داغدار و دادخواه افزودند. در این میان برخی کشته‌شدگان به‌دلیل دادخواهی خانواده‌های آن‌ها در صدر اخبار خبر گرفته و بیشتر شناخته شدند؛ فشار هم بر این خانواده‌ها بیشتر شد. ازجمله این خانواده‌ها، پیرفلک و مولایی‌راد بود. یکی از اهالی ایذه به ایران‌وایر گفته است که هرچند به سالروز کشته شدن کیان پیرفلک نزدیک می‌شویم، به‌نظر می‌رسد به‌دلیل ترس این خانواده از آسیب رساندن نیروهای امنیتی به سایر افراد و تهدید نزدیکان، آن‌ها سکوت اجباری اختیار کرده‌اند.»

تهدید در قانون جرم‌انکاری شده است

نه‌تنها خانواده افراد کشته‌شده بلکه نزدیکان، همسایه‌ها و حتی همکاران یا همکلاسی‌های کودکان کشته شده نیز توسط نیروهای سرکوبگر تهدید و بازجویی می‌شوند. در چنین شرایطی، آیا خانواده‌ها می‌توانند به مرجعی شکایت ببرند؟

موسی برزین خلیفه‌لو می‌گوید: «تهدید به‌عنوان یک جرم در قانون مجازات اسلامی به رسمیت شناخته شده است. قانون مجازات اسلامی می‌گوید هر شخصی شخص دیگری را به یک ضرر مالی، نقص جسمی و یا شراکتی محکوم و تهدید کند، مجازات دارد.»

مطابق با ماده ٦٦٩ قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات، هرگاه کسی دیگری را به هر نحو تهديد به قتل يا ضررهای نفسی يا شرفی يا مالی و يا به افشای سرّی نسبت به خود يا بستگان او نمايد، اعم از اينكه به اين واسطه تقاضای وجه يا مال يا تقاضای انجام امر يا ترک فعلی را نموده يا ننموده باشد، به مجازات شلاق تا ٧٤ضربه، يا زندان از دو ماه تا دو سال محكوم خواهد شد. 

موسی برزین خلیفه‌لو با اشاره به تهدیدهایی که تاکنون در مورد خانواده‌‌های افراد دادخواه صورت گرفته می‌گوید: «این خانواده‌ها را معمولا با قتل یا بازداشت و شکنجه فرزند دیگر خانواده تهدید می‌کنند. مثلا می‌گویند اگر بر دادخواهی  پافشاری، کنی فرزند دیگر تو را هم بازداشت می‌کنیم یا می‌کشیم. حتی والدین را تهدید به زندانی کردن، از کار برکنار کردن یا ضرب‌و‌شتم و حتی اسیدپاشی می‌کنند.» ماه منیر مولایی‌زاد پیش‌تر با جان و فرزند کوچکش تهدید شده بود.
موسی برزین خلیفه‌لو با این توضیح که مشخص نیست شکایت‌ها به نتیجه برسد یا خیر، تاکید می‌کند:‌ «خانواده‌هایی که مورد تهدید قرار می‌گیرند، حتما بابت تهدیدها شکایت کنند.»  

آقای برزین همچنین می‌گوید: «خانواده‌ها تهدیدها را هم افشا کنند. به این معنا که عنوان کنند چه تهدیدی و از سوی چه کسانی صورت می‌گیرد. چون اگر شخص تهدید شدن خود را برملا نکند، تهدیدها افزایش پیدا می‌کنند.»

خانواده‌ها به چه ارگان یا نهاد رسمی می‌توانند شکایت ببرند؟

به گفته این وکیل دادگستری، این افراد می‌توانند به دادسراهای عمومی و انقلاب شکایت ببرند.

موسی برزین خلیفه‌لو توضیح می‌دهد:‌«اگر تهدیدکننده یک نیروی اطلاعاتی یا اطلاعات سپاه است، شکایت باید در دادسرای نظامی انجام شود. چنانچه افراد دیگری خانواده‌ها را تهدید می‌کنند، باید در دادسراهای عمومی و انقلاب شکایت صورت بگیرد.» 

این حقوق‌دان همچنین به خانواده‌‌هایی که حقوق آن‌ها نقض شده است تاکید می‌کند: «خانواده‌هایی که قربانی نقض حقوق‌بشر هستند، تا جای ممکن با ساز‌و‌کارهای قانونی در دادگاه‌های داخل کشور مسیر شکایت و پیگیری شکایت خود را طی کنند. متوجه هستیم که احتمال دارد خانواده‌ها به نتیجه مطلوب نرسند، ولی همچنان پیشنهاد می‌کنیم سیستم قضایی را درگیر کنند و همیشه از سازوکارهای حقوقی که وجود دارد، بدون درنظر گرفتن نتیجه استفاده کنند.»

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *