تغزل و جزییاتی در شعر

عنوان مجموعه اشعار : مجموعه نداریم
شاعر : مریم کریم آبادی

عنوان شعر اول : بارانیِ درونِ کمد

مثل بارانیِ درونِ کمد
که بغل کرده چوب رختش را
محض آرامشش پذیرفته است
همه ی لحظه های سختش را –
– تا از این هم مچاله تر نشود
گونه هایش دوباره، تر نشود
تویِ تنهاییِ اتاق امشب
زن بغل کرده باز تختش را
خیره مانده به دست پنجره ها
بلکه از بین خطّ کرکره ها
دستگیرش شود چرا تنهاست؟!
به خرافه سپرده بختش را
با خودش فکر می کند ای کاش
شانه ی چوبی و نوازشهاش
بود دستِ زمختِ مردی که
شانه می کرد موی لختش را
جنگلی در اثاث این خانه
زندگی می کند ولی یک روز
با تمام وجود خواهد دید
مرگ تنهاترین درختش را

عنوان شعر دوم : یاد تو می اندازَدَم
یاد تو می اندازدم اندازه ی موهام
کوتاه می آیم همیشه مثل ابروهام

کوتاه می ایم شبیه دامنی تیره
وقتی که غمگین می نشیند روی زانوهام

دلتنگی ام پیداست از هر چیز نامعلوم
از خطّ چشمم ،رنگ لاکم،از النگوهام

گاهی لباسم زیر لب میپرسد از من کِی؟
عطر تو میپیچد دوباره دورِ بازوهام

در خواب میبینم تو را ان هم به زور قرص
دارم حسودی میکنم حتی به داروهام

وقتی که جای دستِ تو برشانه ام هستند
یادل تو می اندازدم اندازه ی موهام

عنوان شعر سوم : چشم های دهن لق

باید اصلا خودت مجاب کنی
دستهای زبان نفهمم را
از تو و از تمام این دنیا
پس بگیرم چطور سهمم را

باز دزدیده ام نگاهم را
بسکه چشمان من دهن لق اند
دوستت دارم و نمیگویم
حرفهایم همیشه ناحق اند

حرفهایی جسور و بی پروا
با خودت با خودم …کلنجاری
هی نگاه و سکوت و هی تشویش
مثلا صرفِ خویشتن داری

مثلا اینکه لحظه ای لبهات
روی لبهام میخکوب شدند
قطره قطره جنونِ در رگهات
توی رگهایِ من رسوب شدند

گر گرفتم شبیه یک کبریت
توی انبار وحشیِ باروت
حبس کردی مرا برای ابد
توی زندان محکمِ بازوت

از تو بااینکه دلخورم باید
تهِ این شعر عاشقانه شود
مرد درگیر و بندِ آزادی
شاید اینبار بندِ خانه شود

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *