تناسب‌ها رعایت نشده و…

عنوان مجموعه اشعار : زندگی
شاعر : کاظم قادری

عنوان شعر اول : فرصت
مانده تنها ساعتی از فرصت دیدارمان
اندک است این لحظه های ناب بی تکرارمان

می کشد بی وقفه دیواری زمان در بین ما
می رویم عمری به زیر سایه ی دیوارمان

دستهایت کم کم از دستم رهاتر می شود
اندک اندک می نشیند اشک بر رخسارمان

ساعت اعدام در تقویم عشق مانبود
پس چرا تقدیر دارد می کشد بر دارمان

از همان روز نخست عاشقی معلوم بود
نرخ تاوانی که دارد عشق در بازارمان

ایستگاه و یک قطار و سوت پایان و سکوت
خط آخر شد همین مصراع در اشعارمان

زندگی افسانه ای می سازد از ما بعدها
چون بداند عمق ژرف عشق معنادارمان

جستجوی من نکن در خاطراتت بعد از این
می شوی گم لابه لای دفتر پربارمان

عنوان شعر دوم : زندگی
صبح که قد می کشید از سر کوه آفتاب
قامت شب می‌شود کوچک و کم کم خراب

باز هم از دورها رقص کنان نورها
می رسد از پنجره تا که بگوید نخواب

باز کن امروز هم قفل در زندگی
تا بشوی اندکی از قبلش کامیاب

فرصت تکرارها نیست تو را بارها
می گذرد ساعت عمر زمین با شتاب

پرسه نزن بی هدف چون که ازاین بیشتر
می شود از هر طرف زندگیت آسیاب

مایه ی دنیا دم است آن طرفش مبهم است
تلخ نکن لحظه ی خود به کمی اضطراب

سنگ نزن بر کسی تا نخوری سنگها
هیچ نسوزان دلی تا نشوی خود کباب

بال اگر می زند سوی فنا تا به اوج
علتش آنکه نزد نوک به تعفن عقاب

رد نشوی ساده از مسئله ی زندگی
خوار شود آدم از کار بدون حساب

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *