تک صدایی در یک ضرب، بی روح و یکنواخت

عنوان مجموعه اشعار : زندگی گاو است
شاعر : محمد حسین رخشانی

پرده اول:
منش را در که می‌جویید؟ در دردش دلش جوشید و هر آنش نفس می‌مرد، از نفسش کمی نوشید و پایان داده بود عشقی که در آغاز می‌کوشید و او پیراهنی با رنگ مشکی را کمی با درد می‌پوشید و بی هنگام و بی معنی مدادش را فرو می کرد و از گاوی که در نقاشیش خط خورده بود انگار، با دشمن طرف باشد، بسی اندوه می‌دوشید…

پرده دوم:
و دیشب بوده انگار از سفر برگشته او حیران و در تاریک ظلمانی کوهی او روانش گشته چون مهمان و جسمش پر شدست از هیچ و چشمش بند در ماندست و گشتست او اسیری بی قفس در حبس و خود گم کرده می‌پایید آبی های بی‌پایان و از گاوی که در نقاشی‌اش می‌دید می‌پرسید احوال از الاغی سست و بی‌پالان و این تصویر بی مفهوم ذهنش کرده بس نالان…

پرده سوم:
هوا سردست و دل خون است و این باور به ما گوید که این تصویر گنگ از آدمی تنها و در رنجست و کل از جزء این شعر این گمان آرد که احوالات این آدم فقط دردست و بیمارست و مجنونست! من اینگونه می‌بینم که در قلب خودش دیوانگی را در نقابی چیره کردست او و شاید در غمش ماندست و روحش تیرگی خواندست و شاید فکرش این باشد که دیوانست و درماندست اما صورتی دارد که از قلبش برون افتد همین بس باشد او را زندگی شاید همین تصویر گاو اندر پس کوهست…

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *