حدیث زوال

عنوان مجموعه اشعار :
شاعر : افروز اسماعیلی

عنوان شعر اول : عقربه ها
در تقلای چشیدن شوقی دوباره
عروسک گردان سرگردانی شده ام
با دست های خالی

خاطرات را برمی گردانم
عروسک ها از جیبش بیرون می ریزند
اولی را بر می دارم
فنجان ها را می چینم
که ذره ذره کودکانگی لبریز شود
خستگی ها فنجان را خالی می کنند
زنی می شوم با یک مشت چای خشک در انتظار مهمان

با هم، شوق های نیافته را قورت می دهیم
مثل تیغ در تنمان می چرخند
صبح بیدارمان می کنند
حافظه ماهی ها را در تخت ها جا می گذاریم

به خیابان می رویم
دست روی شانه هم می گذاریم
همدیگر را می بوسیم
خداحافظی می کنیم

با لباس های نخ کش شده به خانه برمی گردیم
هیچکس نمی فهمد چقدر آه کشیده ایم

شب، با قصه دونده ای که تیک تاک قلبش بر دیوارها پیچید
و عطای عقربه را به زمین و زمان بخشید
به خواب می رویم

1400-1401

عنوان شعر دوم : _
_

عنوان شعر سوم : _
_

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *