خلاقیت و هنجارها

عنوان مجموعه اشعار : «الف. پا» – و – بی‌نام!
عنوان شعر اول : « الف. پا »

یه «عقاب» تو قفس، سوار یک بالن
یه «پلنگ» تو ترن، نشسته رو ویلچر
این جهان شبیه یک پازل، ولی دَرهَم
مثل کی‌بُردی ، بدون دکمه‌ی «اینتر»
.
.
یه عقاب تو قفس، نفس نفس می‌زد
کلّ دنیا رو بدون بال، پس می‌زد

خاطرات اوج، توی شهپرش، پَرپَر
محو می‌شدن سکانس‌های بی‌آخر
.
.
یه پلنگ ِ لنگ خسته از غم تقدیر
یه مَثَل داریم: “پیر، پیره … حتّی شیر!”

یه درنده‌ی بدون پا، یه گنجشکه!
مثل “تاسی”یه، بدون نقطه‌ی شش که…
.
.
یه عقاب ِ بی‌«الف»، شکار کفتاره
کار یک پلنگ، لنگه «پا» شو ورداره

یه عقاب، «شام آخر» پلنگ لنگ
یه پلنگ، خودکشی کرده با یه سرنگ*
.
.
.
«الف» این عقاب، سهم کفتر شد
چرخ ویلچر ِ پلنگ، پنچر شد!
سهم کفتار قصّه، «شام آخر» شد
دست آخر، «٧» اومد، قصّه‌مون سر شد…

سین. قاف
خرداد 1401

عنوان شعر دوم : بی نام!

حسّ خلأ، حسّ خلع سلاح، حسّ بی‌وزنی
حسّ منْ بی‌تو، حسّ یک هیولای خسته‌ی زخمی!

حسّ یک پرنده‌ی پرپر
یک چهار دیواریِ بی‌در
حسّ یک پلنگْ بی‌دندان
حسّ یک نهنگْ در فنجان

خسته‌ام دنیا
مثل یک موج
خسته از دریا!

سین. قاف
تیر 1400

.

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *