خود نوشتن و خود فهمیدن

عنوان مجموعه اشعار : دفتر شعر حمیم
شاعر : مهدی م

عنوان شعر اول : هجران۱
((شب است و شاهد و شمع و شراب و شیرینی))
به عشق، گر تو کشی دست، دوستان بینی

اگر ز طالبِ خوش روی، روی گردانی
شود فسانه‌ی شاهی کنارِ مسکینی

چو شیخ، کعبه کند جای هر هوس بازی
زنم طریق ز خمدان، تو عیب من بینی؟

چو دردِ تند، کند دردِ خُرد را خنثی
حمیم، داغ‌تر از هجر شمس می‌بینی؟

به ره برم به چه سانی صبای ساکن را
که تا به یار برد نامه، همچو شاهینی

مهدی فصیحی رامندی

عنوان شعر دوم : هجران۲
مرا به مسجد و میخانه هیچ راهی نیست
که این رها شده را هیچ جان پناهی نیست

تو شاهدم دلِ خون در بغل اگر داری
ولی گنه به دلت، قدرِ برگِ کاهی نیست

رواست گر تو گلی خوش شمیم را چینی
درین سرا گلِ بی‌باغ را که شاهی نیست

چه خوش گرفت علف، گردِ لاله‌ی تنها
که روی زرد ز حیله‌ست، ور نه آهی نیست

به ره بَرَم به چه سانی صبایِ ساکن را
که گفت سویِ خراباتِ دوست راهی نیست

مهدی فصیحی رامندی

عنوان شعر سوم : شاهین
بادِ قاصد ساعتی آید که کس بیدار نیست
ماه داند شام را محتاجِ هر گفتار نیست

مژده ده آمد نوایِ بینوایی، رفت بیم
دولتی آمد که تا بینی در آن دیوار نیست

بادِ ساکن رفت و اکنون شاهدم شاهین رساند
جثّه چون یک شیر نر، لیکن در او آزار نیست

بر منافق خوان که شاهینم مرا بیدار کرد
گفت در صحرای مجنون هیچ کس عیار نیست

بذر خوش رو کار، در محراب و خمدان نیست فرق
مستمر در مسجدی لیکن کس از اغیار نیست

از علف‌ها گوش گردان، خارِ تنهایی نزن
((من گلی را دوست می‌دارم که در گلزار نیست))

شعر می‌خوانی که چندی مست گردی، لیک من
مست گردم، شعر خوانم این مرا دشوار نیست

مهدی فصیحی رامندی

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *