در ستایش سادگی

عنوان مجموعه اشعار : غزلیات
شاعر : محمود علیمحمدی

عنوان شعر اول : کجائی
امـروز کـه در سـوز و گـدازم، تـو کجائی
ای زیـر و بَـمِ نـغمـۀ ســازم، تـو کجائی

هـر روز نــوائـی زَنَـد ایـن دل ز فـِراقت
ای نغمه سرا، نـغمـه نـوازم، تو کجایی

تـنـها تــو شُـدی هَـمـدمِ اَسـرارِ درونم
ای مـونـسِ و ای مَـحـرَمِ رازَم، تو کجائی

سـر تـا بـه قـدم، تشنـه و محتاجِ وِصالم
حـالا کـه دگـر غـرقِ نـیـازم، تـو کجائی

هستـی هـمـه جـا وِردِ زبــانـم تو دَمـادم
هـنـگـام دعـا، وقـت نـمـازم، تـو کجـائی

آوا دهد این جان که مترس از غمِ هجران
بـی تـاب شـدم دلـبـرِ نـازم، تـو کجـائـی

عنوان شعر دوم : سرگشته
سـرگشتـه و حیران تو بودم، تو نبودی
دلبسته بـه پیمـانِ تـو بودم، تو نبودی

هر روز و شبی در همه حالی چو غُلامَت
من گوش به فرمـانِ تـو بودم، تو نبودی

هنگـامِ بلا در همه جا، از دل و از جان
گـر حـافظ پنهـان تـو بـودم، تو نبودی

بـا زورقِ بِشکستـه در آن بَـحـرِ جَفایت
آشـفتـه ز طـوفـان تـو بودم، تو نبودی

هر لحظه و هر روز و به هر هفته و هر ماه
گر سَـر به گریـبـان ز تو بـودم، تو نبودی

آوا رسَـد از عشـق، حـذر کـن ز شـکایت
من در پـیِ سامـانِ تــو بـودم، تو نبودی

عنوان شعر سوم : پیمان
تا ز پیمـان گویمش، گویـد که برهـم می زنم
گـر ز هجـران گویمش، گویـد چرا دم می زنم

وه که حیرانم چه می خواهـد ز جـانم آن نگار
روز و شب دارم فغـان از جـور مَحرم می زنم

هرطرف گَـردم روان، پـایان راهم کویِ اوست
دل کـه فرمـان می دهد، من قیدِ عالم می زنم

آفتی افتـاده بر جـانم که بَس بنیان کن است
بـا شکیبـایی بـر آن، همواره مَـرهم می زنم

او که آزاد است و فارغ، پَر به هر سو می کَشَد
من کـه پَرپَر می زنم، از جـور همـدم می زنم

عقـلم عـاجز گشتـه امـا، دل به دریا می زند
تـا بیـابد چاره ای، کی من دم از غم می زنم

هـرچـه بـادا بـاد جـانـا، مـی روَم تا آخرش
با امُیـدم پشتِ پـا، بَـر بـیـم و ماتم می زنم

تـا سـرآیـد انتـظـار آوا، نـمـی افـتـم ز پا
تـا ابــد هــم دَم ز آن آرامِ جـانـم می زنم

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *