رو به اعوجاج

عنوان مجموعه اشعار : مجموعه ندارم
شاعر : صدیقه سادات علوی

عنوان شعر اول : بن بست
من شبیهم شبیه یک بن‌بست
کاغذی که به مُهر شد پیوست

آسمانم پر از ستاره و نور
ساده  از ابرها کشیدم دست

اتفاقی که در نشیب فرود
از وقوعش نمیتوانم رست

صبح دیرم، شبی که زود به زود
بی جهت بسته ام به ساعت دست

آمدم  تا شبیه تو بشوم
میرسم میشوم شبیهت مست

من تمام خودم، خودم هستم
متل من جز تو کیست باده پرست

شاعری هم دروغ خوبی بود
چسب زد بر تمام هرچه شکست

نه مرا نه تو را شنید  آخر
آنکه با ما نیامد و ننشست 

عنوان شعر دوم : درخت سیب
نگاه میکنم اَت  اما  نگاه بی اثری دارم
قسم به جادوی چشمانت که چشمهای تری دارم
نمی شود که نباشی و خیال با تو نیاویزد
نمی‌شود که ندانی من چه روز بی گذری دارم
بیایی و بروی تنها  بمانم و بشوم تنها
میان اینهمه آدمها چه یار بی خبری دارم
کجای در خودت آغوشی! کجای این شب بیهوشی !
که من‌! مجسم آدمگون.. به شانه ی تو سری دارم
به وحی آیه گرفتاری  رسول غم زده ی غار ی
رسیده سیب و نمی‌دانی درخت باروری دارم  
گذشته های غریبت را واعتقاد عجیبت را
بزن به آینه و بشکن بیا که من خبری دارم
خبر همین که مرا داری  همین به عشق گرفتاری
همین مرا که نمی دانی  کجای شانه پری دارم!؟
همیشه عشق جلودار است  خدا که درتو به تکرار است!
من آن تلاطم و آشوبم که شعرو شور و شری دارم
بیا به قصه شیرینت بیا و کوه بکن فرهاد
به صلح تیشه بیا باسنگ بیا اگر  اگری دارم

عنوان شعر سوم : درد لاعلاج
درمان نمی‌شوم من از این درد لاعلاج  
از شعرهای بی هدف دمدمی مزاج
از تلخی حواشی هر روز بی امید
از بی جهت دویدنِ  از روی احتیاج
هرشب سپید خواندن و زور غزل زدن
غم گریه بعد خواندن هر شعر ابتهاج
در خود گریستم  تن این کوچه باغ را
در کار عشق مانده و ازخویش هاج و واج 
آشفته ی سکوت و پریشان گفتگو
از عقل دل بریده و داده به عشق باج
حسرت به جان لحظه ی من! کی! کجا! چطور !
در جاده های منحنی  رو به اعوجاج
من خواب مانده ام دوسه قرن است بی هدف
دیگر نداشت پیش کسی  سکه ام رواج

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *