شروعی شورمند

عنوان مجموعه اشعار : افسون
شاعر : فاطمه رضی

عنوان شعر اول : روزی..
روزی مرا خواهند کاشت
چونان ک دانه ایی باشم!
و از من جوانه ایی خواهد رویید،
به سبزی روز های تاریکم”
و شاید شاخه گلی بودم،
سرخ و عطرآگین
و آنگاه
که آفتاب، بر چشمان من تابید؟!
چون غنچه ایی خفته،
باز خواهم شد!
و به آسمان خواهم خندید؛
همچون روز های شاد و سرمستیِ
دخترک جامانده در رویاها
و صدای مرا
پرندگان بازیگوش آن حوالی،
به آسمان ها خواهند برد
و من شعری خواهم شد؛
که از زبان آن ها، سروده می شود.
و آسمان ها تجلی دوباره
من خواهند بود….

عنوان شعر دوم : باد…
گیسو پریشان می کند این باد!
اما نمیداند؟؟
پریشان حالی، از گیسوان من پیداست”
در امتداد شانه های من،
چیزی به جز آشفتگی ها نیست”
من تن، به دست باد می سپارم،
گیسو ک دیگر چاره ایی بر درد هایم نیست…

عنوان شعر سوم : مرد..
دیدمش او را
آن مرد اخموی‌ کمی غمگین
در لباسی تیره و تاریک با چشمان کمی روشن
در یک خیابان بلند
در خیل برگ های پاییزی
آسمان ابری
باران اما نمی بارید
صدای آواز پرنده ایی کوچک
از بام یک خانه می آمد
و نسیمی ک از خاطرم می برد
من کجا، او کجا ، ما کجا هستیم
با این ک هرگز
حرفی میان ما نشد اما
در چشم های تیرهِ روشنش هربار
شعر تازه ایی از شاملو خواندم
گرچه او ماند و من رفتم
اما آن نگاه و آن لحظه ی مبهم
تا ابد در خاطرم باقیست…

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *