نصفه!

عنوان مجموعه اشعار : نور
شاعر : سید‌محمد انتظار‌قائم

عنوان شعر اول : نور
از آن «دِی‌»ای که رقم خورد، زایمانِ من
از آن چهاردهم، تیره شد زمانِ من

اذانِ بعدِ تولد به گوشِ من خواندند
خدا پرست شد آن ذهنِ ناتوانِ من

چه خوانده بود به گوشم در آن اذان، پدرم؟!
که هِی شب است و فقط مغرب است اذانِ من…

شبِ چهاردهِ دی که میرسید از راه
نبود ماهِ تمامی در آسمانِ من

همیشه نیمه ی تاریکِ ماه، سهمم بود
همیشه حسرتِ مهتاب، شد ازانِ من

گذشت بیست و سه سال و تو آمدی از راه
شُدی هویتِ من…نامِ من! نشانِ من!

تو مثلِ معنیِ اسمت، به نور میمانی
سپیده ی شبِ جانکاهِ بی‌امانِ من!

امید را، تو به شعرِ من آشنا کردی
که رخت‌ بسته غم از خانه ی زبانِ من

و حال، نیمه ای از روحِ من درونِ تو است
و حال، این تو و این خسته‌تن‌روانِ من

تو اصفهانِ منی نصفه ی جهانِ من
و پیش‌مرگِ همین نصفه است، جانِ من

عنوان شعر دوم : .
.

عنوان شعر سوم : .
.

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *