نگو! نشان بده!

عنوان مجموعه اشعار : در دست چاپ
شاعر : حسن امتحاني

عنوان شعر اول : درود ای شاهدان غیرت و ناموس ایرانی
به مناسبت 21تیرماه
تقدیم به شهدای مسجد گوهر شاد

درود ای شاهدان غیرت و ناموس ایرانی

ومردی ساده بر منبر
ومردی پیر و ساده با لباسی پاک و ژولیده
به روی منبری از منبران دین پیغمبر
لب از لب آتشین واکرد
به نام او، غیور آسمان ها و زمین در مشرق و مغرب
الا ای  حاکمان مردم ایران زمین اینک منم استاده ام اینجا
منم بهلول، بهلول گنابادی
وبا واحسرتا واحسرتا فریاد خواهم زد
نترسانید مردم را
شبیه ترس برگ از باد
به شکل  بیم میوه از سرانگشتان
به مانند هراس گوش از زوزه
به سان وحشت یک قلب از رگبار
نترسانید مردم را
که این مردم نمی ترسند
از بادی که بی ریشه است
سرانگشت مترسک ها
وزوزه های گرگی گر
واز رگبار تاریکی
که هر برگی بریزد باز جایش برگ می روید
که می گیرند جای میوه ها را   میوه ها  یکروز
که پرگشته است گوش مردمان از زوزه های گرگ
شهادت می شود قسمت برای قلب پاره پاره در رگبار تاریکی
بپاخیزید ای مردم
بپاخیزید و دستانی که چادر از سر ناموس می گیرند را نابود گردانید
بپاخیزیدو  این مرد ستمگر را که دارد می گذارد  یک کلاه پست را برروی  سرهاتان
ز پیش  خویش بردارید
که این رسم است در آیین و دین مرد ایرانی
به یک آن باد آمد برگ ریزان شد
بجایش برگها ی سبزتر رویید
سرانگشتان تاریکی
طمع برمیوه های شاخسار روشنی کردند
بجایش میوه های تازه پیدا شد
صدای زوزه ها پرکرد آنجا را
ولی بسیار بی تاثیر
و رگباری به روی قلب ها بارید 
که گوهر شاد شد مشتی گره کرده
که گوهر شاد شد پراز ملائک، لب به لب از نور
که گوهر شاد شد راهی به سوی آسمان  آن روز……

حسن امتحانی 1401.4.22

عنوان شعر دوم : ندارم
ندارم

عنوان شعر سوم : ندارم
ندارم

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *