شهر در مرکز نبرد دادگاه عالی بر سر بی خانمانی

لورا گوتوفسکی در داخل یک پناهگاه گرمایشی توضیح داد که چگونه زندگی او از زمانی که دو سال و نیم پیش در گرانتز پاس بی خانمان شد، یک مرکز چوبی سابق در دامنه‌های جنوب اورگان، تغییر کرده است.

مرگ شوهرش باعث شد که او درآمد ثابتی نداشته باشد. او در یک خودروی سدان و سپس در یک چادر در مقابل مدرسه ابتدایی که پسرش زمانی دانش‌آموز بود، زندگی می‌کرد. او مدام تلاش می‌کرد تا وسایلش را جابه‌جا کند تا جریمه‌های بیشتری از پلیس دریافت نکند.

خانم گوتوفسکی، 55 ساله، گفت: “من هرگز انتظار نداشتم که به این حد برسد.” او یکی از صدها بی خانمان در این شهر حدود 40000 نفری است که در مرکز آن قرار دارد یک مورد عمده روز دوشنبه در دادگاه عالی با پیامدهای گسترده برای مبارزه سراسری با بی خانمانی.

پس از اینکه Grants Pass اجرای احکام محلی را که خواب و کمپینگ در مکان‌های عمومی را با صدور بلیت، جریمه و زندانی کردن بی‌خانمان‌ها ممنوع می‌کرد، تشدید کرد، دادگاه‌های بدوی حکم دادند که با مجازات افرادی که جایی برای رفتن نداشتند، «مجازات ظالمانه و غیرعادی» است.

بسیاری از ایالت ها و شهرهایی که به طور فزاینده ای تحت تاثیر بی خانمانی قرار می گیرند، امیدوارند دادگاه عالی این تصمیم را لغو کند – یا آن را به شدت محدود کند. آنها استدلال می کنند که این کار تلاش های آنها را برای رسیدگی به کمپ های گسترده، مصرف افسارگسیخته مواد مخدر در سطح عمومی و رای دهندگان ترسناکی که می گویند نمی توانند با خیال راحت از فضاهای عمومی استفاده کنند، فلج کرده است.

این چشم انداز بی خانمان ها و حامیان آنها را نگران کرده است، آنها ادعا می کنند که یک حکم علیه آنها به جای راه حل هایی مانند مسکن ارزان قیمت و خدمات اجتماعی، شهرها را به زندان باز می دارد.

این پرونده شکاف شدید بر سر موضوع خاردار نحوه تنظیم بی خانمانی را برجسته می کند.

Theane Evangelis، یک وکیل مدافع Grants Pass، گفت که تصمیم دادگاه عالی به طور گسترده بازتاب خواهد داشت. او گفت که اگر تصمیم دادگاه بدوی را لغو نکند، شهرهای اطراف ایالات متحده «دستان خود را مانند Grants Pass بسته خواهند دید و مشکل افزایش اردوگاه‌ها در سراسر کشور گسترش خواهد یافت».

اد جانسون، وکیل مرکز حقوقی اورگان، یک گروه کمک های حقوقی غیرانتفاعی، که نماینده ساکنان بی خانمان است، گفت که حکمی علیه آنها از حمایت های اندک آنها سلب می کند. «آیا شهری می‌تواند در هر وجب از زمین شهری، در هر دقیقه از روز، زندگی مردم در بیرون را در حالی که جایی برای رفتن ندارند، غیرقانونی کند؟»

بی خانمانی در سراسر کشور به بالاترین رقم ثبت شده صعود کرد بر اساس شمارش دولت فدرال، در سال گذشته، با افزایش 12 درصدی به بیش از 650000 نفر رسید.

پرسش‌ها در مورد اینکه شهرها تا چه حد می‌توانند در امر پلیس بی‌خانمان‌ها پیش بروند، تا حدودی به دلیل این موضوع منفجر شده است یک تصمیم حیاتی در سال 2018 توسط دادگاه تجدیدنظر، در پرونده ای از Boise، آیداهو. این حکم صادر کرد که جریمه کردن شخصی برای خوابیدن در فضای باز، در صورت عدم وجود تخت پناهگاه، نقض حمایت اصلاحیه هشتم در برابر مجازات ظالمانه و غیرعادی است.

اندکی بعد، گروهی از افراد بی خانمان در Grants Pass قوانین شهر را به چالش کشیدند.

یک قاضی فدرال به طور موقت در کنار شاکیان قرار گرفت و دریافت که شهر هیچ سرپناهی ندارد که الزامات تصمیم سال 2018 را برآورده کند.

هیئتی متشکل از سه قاضی از دادگاه استیناف ناحیه نهم ایالات متحده با آن موافقت کرد و شهر این حکم را به چالش کشید و از دادگاه عالی خواست تا در مورد آن تصمیم گیری کند.

چالش‌های مشابهی در سراسر غرب از جمله در کالیفرنیا، آریزونا و هاوایی رخ داده است.

موضوع یک آسیب پذیری سیاسی بوده است برای رهبران دموکرات در شهرهای بزرگ، مانند سانفرانسیسکو و لس آنجلسائتلاف‌های غیرعادی با گروه‌های محافظه‌کار در درخواست از قضات برای شفاف‌سازی قدرت قانونی‌شان.

مانند بسیاری از شهرهای سراسر ایالات متحده، Grants Pass در معرض همان نیروهای اقتصادی و اجتماعی بوده است که در طول سال ها بی خانمانی را ترکیب کرده است. اجاره بها و قیمت خانه افزایش یافته است. خشکسالی و آتش سوزی مناطق مجاور را ویران کرده است فشار بیشتر در عرضه مسکن از قبل محدود شده است. برخی از رهبران محلی، از جمله پلیس، می گویند که الف اقدام بحث برانگیز در سراسر کشور با هدف جرم زدایی از نگهداری مواد مخدر منجر به بحران اعتیاد شد.

این عصبانیت در سال 2013 جوشید، زمانی که ساکنان از خوابیدن مردم در کوچه پس کوچه ها و ادرار و مدفوع در منطقه مرکز شهر، راهرو شلوغی از رستوران ها، کافی شاپ ها و مشاغل شروع به شکایت کردند. چادرها در پارک‌ها، از جمله فضایی سرسبز در امتداد رودخانه روگ، محل برگزاری جشنواره سالانه روز یادبود، شروع به سر زدن کردند.

در جلسه ای درباره این نگرانی ها، یکی از اعضای شورای شهر در آن زمان به جمع شدگان گفت بر اساس خلاصه‌ای از صورتجلسه جلسه، «نکته این است که برای آنها در شهرمان به اندازه کافی ناراحت‌کننده باشد تا بخواهند در مسیر حرکت کنند». (در یک مصاحبه اخیر، این عضو گفت که نظرات او با هدف ارتکاب جنایات خارجی است.)

مقامات شهر در نهایت اجرای احکام موجود را تشدید کردند که صدها دلار جریمه داشت و اگر فردی مکرراً به املاک شهر بازگردد، در نهایت ممکن است به زندان منجر شود.

در سال‌های پس از آن، چادرهای بیشتری در پارک‌ها برپا می‌شدند، زیرا مردمی که در جنگل‌های مجاور چادر زده بودند به شهر آمدند تا به خدمات نزدیک‌تر شوند. بخش گل آلود یک پارک خیمه شب بازی به شهر چادر معروف شده است.

در اوایل اسفند، یک افسر پلیس که مسئولیت حفظ نظم در اردوگاه ها را بر عهده داشت، چندین مورد را به این خبرنگار نشان داد. در یکی، یک رمپ قایق به یک کمپ اسکوتر تبدیل شده بود. حمام های عمومی توسط مقامات قفل شد و آبخوری ها خاموش شدند. توالت‌های قابل حمل قرمز روشن راه‌اندازی شدند، اما هیچ سینک یا مکانی برای شستشو یا دریافت آب تمیز وجود نداشت. زباله ها و چیزی که به نظر می رسید متعلق به مواد مخدر باشد منطقه را پر کرده است.

شهردار سارا بریستول، یک مستقل ثبت نام شده که از یک کمپین فراخوان توسط ساکنان خشمگین از افراد بی خانمان که در پارک ها کمپ می زنند جان سالم به در برد، با توجه به اینکه مسائل سیستمی اغلب در بازی وجود داشت، مشکلات یک راه حل جامع را تصدیق کرد.

خانم بریستول که پس از شروع پرونده در دادگاه شروع به کار کرد، گفت: “این یک مبارزه مداوم است.” من معتقدم که مردم مردم محلی هستند. من می بینم که آنها در بسیاری از موارد مسن یا ناتوان هستند. آن‌ها افرادی نیستند که بتوانند کار پیدا کنند و مسکن پیدا کنند.»

اما برخی از ساکنان اصرار دارند که راه‌حل‌هایی مانند ساختن سرپناه یا ارائه خدمات بیشتر سلامت روان، شهر را به آهنربایی برای بی‌خانمان‌ها تبدیل می‌کند، اما همه این‌ها تضمین می‌کنند که پارک‌ها مملو از چادر می‌شوند و کیفیت زندگی آنها را مختل می‌کند.

دیوید داپر، 59 ساله، که در پایین خیابان از یک پارک زندگی می کند، گفت که افراد بی خانمانی که در آنجا کمپ می زنند، اغلب در حیاط جلویی او سرگردان هستند.

او یک شب در ژوئن 2021، مدت کوتاهی پس از نقل مکان او و همسرش از کالیفرنیا، سر و صدای مهیب را بازگو کرد. او گفت که همسرش که به چاقو مسلح شده بود، “به آنجا رفت و از آنها خواست که صدا را کم کنند.” او گفت که چندین نفر او را محاصره کردند و به سمت او آمدند و او را وادار کرد که “یک گلوله هشدار دهنده” شلیک کند.

او گفت: «زندگی در نزدیکی پارک بدبخت است.

رئیس وارن هنسمن از اداره پلیس Grants Pass گفت که سایر ساکنان نگرانی‌های خود را در مورد ایمنی ابراز کرده‌اند و بر ارزش قوانین به‌عنوان راهی برای ترغیب مردم به درمان تاکید کرده‌اند.

او گفت: «من می‌توانم بگویم که بخش سلامت روان و اعتیاد به مواد مخدر در جامعه ما بیداد می‌کند،» و افزود که خانواده‌ها «می‌ترسند بچه‌هایشان را به زیر آب بیاورند، زیرا کسی در فاصله 25 فوتی یک قسمت دارد.»

اما دکتر بروس موری، یک پزشک بازنشسته که به تأسیس یک سازمان غیرانتفاعی محلی کمک کرد که به کسانی که در پارک ها زندگی می کردند کمک می کرد، نگران بود که این قوانین مرهم موقتی باشد که در غیر این صورت شرایط زندگی غیرقابل دفاع را برای جمعیتی انگ شده نادیده می گیرد.

دکتر موری، که برخی از بیماری ها و کمبود منابع در پارک را با شرایطی که اغلب در کمپ های پناهندگان می دید، مقایسه کرد، گفت: «این جامعه نمی خواست سرپناه، اردوگاه شهری، هیچ امکاناتی بسازد. “من فکر می کنم آنها فقط می خواهند آنها بروند.”

یک شب، او بی سر و صدا در اتاق پشتی پناهگاه گرم کننده کار می کرد و پانسمان زخم را برای ساکنان عوض می کرد.

برای خانم گوتوفسکی که تختش چند قدم دورتر بود، پرونده دادگاه عالی از زندگی روزمره او دور به نظر می رسید.

خانم گوتوفسکی گفت که او به مواد مخدر معتاد شده بود و در حالی که دیگر مصرف نمی کرد، همچنان با اضطراب و افسردگی دست و پنجه نرم می کرد.

دختر بزرگ او، میا رومن، که در آریزونا زندگی می‌کند اما همچنان در تماس است، گفت که ای کاش مادرش انتخاب‌های متفاوتی می‌کرد، از جمله اینکه بعد از رشد فرزندانش کار پیدا می‌کرد و برای پیشنهاد کمک بیشتر باز بود.

خانم رومن گفت: «این انتخاب‌ها منجر به گلوله برفی شد و گزینه‌های او تمام شد.

خانم گوتوفسکی گفت که نمی‌خواهد همه بی‌خانمان‌ها با یک قلم موی پهن نقاشی شوند، و ابراز نگرانی کرد که ضرر در دادگاه عالی این کار را انجام می‌دهد.

او گفت: «اکنون همه به بی‌خانمان‌ها فکر می‌کنند که همه معتاد به مواد مخدر هستند – همه افراد معتاد و جنایتکار و دزد هستند و کسی که نمی‌توان به او اعتماد کرد یا چیز دیگری.» بخش بزرگی از آن مجری قانون و شورای شهر و نحوه برخورد آنها با ما است.»

در اواسط آوریل، خانم گوتوفسکی هنوز در پارک ها زندگی می کرد. یک مددکار اجتماعی به ترتیب بازدید از مجتمع های آپارتمانی که کوپن های مسکن فدرال را می پذیرفتند کمک می کرد. او متوجه شد که واجد شرایط دریافت مزایای بیوه است که هر ماه برای او پول می آورد. او قرارهای منظمی با یک درمانگر داشت.

او امیدوار بود که پس از یافتن مسکن، بتواند سلامت خود و روابط خود را با خانواده خود بازسازی کند. او رویای جایی را در سر می پروراند که بتواند عکس هایش را به دیوار آویزان کند و مانیکوت هفت پنیری اش را بپزد.

او گفت: “من می خواهم کارهای زیادی را انجام دهم که قبلا انجام می دادم، فقط ساده ترین کارها.”

یک استثنا وجود داشت: او برای سفرهای کمپینگ در جنگل ارزش قائل بود. او گفت: “کمپینگ، من اکنون از کمپینگ متنفرم.”

جولی تیت و کیتی بنت تحقیقات انجام داد.

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *