شیوه عاشقی

 
ای فدای تو و این شیوه  عاشق شدنت
مرهم زخم دل من  ز بلور بدنت
تو یکی شاخ نباتی که در این شهر شلوغ
خوشم آمد که دمی بوسه زنم بر دهنت
غم بیهوده مخور خدمت اغیار مرو
تا خوشایند  شود حرف و کلام و سخنت
به همان قطره اشکی که بر این آینه است
منتظر مانده ام ای دوست دم آمدنت
شب من یک شب پر خاطره خواهد گردید
من اگر باز کنم دکمه آن پیرهنت
نه سلامی نه علیکی و نه یک ناز نگاه
به چه امید بیایم به حریم وطنت
تویی آن مرغ مهاجر که در این فصل بهار
همه جا زمزمه کردی که نبینم چمنت!!
 
شاعر : مهدی سلمانی
 
 
 

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *