صنم از ترانه‌ بیرون

عنوان مجموعه اشعار : گرفتار
شاعر : علی شیخ الاسلامی

عنوان شعر اول : گرفتار
یارا دل من جرأت گفتار ندارد
دارد گله از یار و از اغیار ندارد
صیاد تو بودم که به دامم نفتادی
این دام خراب است و گرفتار ندارد
شاید به خیالم رخ زیبای تو آید
رویای منی؛ خواب که دیوار ندارد
گفتی که ندارم رخ خوب و زر بسیار
عاشق که به جز حال بد و زار ندارد
دیوار دلم ریخت؛ بیا باز بسازش
آخر دل من جز تو که معمار ندارد
باید که برای تو غزل ها بسرایم
چشم تو شود شاعر من، کار ندارد
هرکس که ملامت کند از عشق بداند
من عاشق این کارم و انکار ندارد
ناصر! نمک شعر تو کم هست و اطبّا
گویند: نمک، فایده بسیار ندارد!

عنوان شعر دوم : تو نیستی
تو نیستی و تنها قدم می زنم
دارم سرنوشتو رقم می زنم
همه گام هایی که با هم زدیم
همین جا به پای خودم می زنم
خودت گفته بودی: کنارم بمون
رو حرف تو، من حرف کم می زنم
خودت گفتی اما دلم میشکنه
زمانی که حرف از دلم می زنم
من ای زندگی! از تو آموختم
دارم اشتباهی قلم می زنم
به یاد جدایی که می افته دل
همه صحنه ها رو به هم می زنم
بت من تو بودی ولی من چرا
تبر بر خودم ای صنم! می زنم؟
هنوزم هنوزه دوسِت دارمو
هنوزم از عشق تو دم می زنم
برای تو شادی برای خودم
تو نیستی و من نقش غم می زنم

عنوان شعر سوم : –

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *