عناصر شعر، نسبت‌ها، کشف‌ها و …

عنوان مجموعه اشعار : همه دار و ندارم که تویی
شاعر : محمد ، خوش بین

عنوان شعر اول : همه دار و ندارم که تویی
عاشق صاحب چشمان سیاهم که تویی
فاش نکنم من همه دار و ندارم که تویی

من عطش دارم از آن چشم خمارت نگهی
می خرم ناز دو چشمان خمارم که تویی

من که از ماه نگاه تو جهان را نگرم
قامتی خم شده من شاهسوارم که تویی

ای غزالی که غزل زاده شعرم تو شدی
شعر من تیر کمان صید و شکارم که تویی

نازنینم با تو زیباست دنیا زیبا نگرم
شب و روز را دور خورشیدی مدارم که تویی

جان به کف آماده ی مصلوب عشق تو شدم
بخدا بر اجلی جزء اجلم جان نسپارم که تویی

عنوان شعر دوم : می بینی آخر آنروز از من اثر نباشد
می بینی آخر آن روز از من اثر نباشد
از عشق و خواهش من دیگر خبر نباشد

تا از نبود و بودم حرفی میان نباشد
تا از جفا و جورت دل در بدر نباشد

لیلای من تو در تب سوزی و کس نباشد
این عاشق تو دیگر مجنون پیکر نباشد

ماند از تو یادگاری شب های زنده داری
در انتظارت دیگر چشمی به در نباشد

زخمم نمادی روشن از در پنهان ام ست
آنقدر سوختم از عشق در من جگر نباشد

عنوان شعر سوم : بیا تو ای عزیز من
بیا تو ای عزیز من می از لبت لبم بريز
از آسمان عشق خود ستاره ای شبم بريز

آه از نگاه سرد تو از قلب مثل سنگ تو
ذره ای از عشقت بر این قلب پر از دردم بريز

تو بحری از سخاوتی من جويباری از دردم
کمی باران خنده بر غمِ لامصب ام بريز

از لحظه دیدار تو من توبه ی مى کرده ام
بیا شرابِ بوسه ای بر كنجِ این لبم بريز

همیشه عشق تو مرا شبیه عشق شیرین است
یا عشق ات بر دلم بریز یا کوه را بر سرم بریز

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *