عنوان مجموعه اشعار : اثر ماندگار
شاعر : سیدصادق خاموشی

عنوان شعر اول : اثر ماندگار
ساعت سه بود و دشت سراسر غبار بود
اسب سفید قصه ی ما بی سوار بود

اسبی که روی دشت خزان دیده می دوید
بر پیکرش شقایق باغ بهار بود

چشمان خیس و شیهه ی خونین و بهت اسب
آن روز حامل خبری ناگوار بود

اسب سفید و خیمه و چادرسیاه ها
نقشی عمیق دیدنی و شاهکار بود

نقاش نقش فرشچیان است یا که تو
ای که حماسه ات اثری ماندگار بود

عنوان شعر دوم : اعتیاد
شب راوی است راوی روز سیاه او
در منجلاب ریخته تصویر ماه او

آیینه نیز از ته دل آه می کشد
وقتی که خیره است به عمق نگاه او

ای روزگار! زود خزان شد بهارش آه
ای آسمان! چه زود شفق شد پگاه او

با دسته ای کلاغ نشسته است کنج پارک
دستان کاج پیر، شده سرپناه او

آتش به جان خود زده با دست های خود
اوج جهنم است سزای گناه او

از بس نفس نفس نفسش دود می شود
دیگر نمی رسد به فلک نیز آه او

عنوان شعر سوم : پنجره
چشمی برای مردم دنیاست پنجره
در پرده اش هزار معماست پنجره

در ازدحام سنگی دیوارهای شهر
هر صبح فکر رابطه با ماست پنجره

ما را برای دیدن یک شهر می برد
وقتی که باز محو تماشات پنجره

با آسمان آبی و فوج پرنده ها
قابش پر از مناظر زیباست پنجره

با دست های باز دعا شب که می شود
در انتظار دیدن فرداست پنجره