نقد شعر آقای خاموشی

عنوان مجموعه اشعار : نبض ثانیه ها
شاعر : سیدصادق خاموشی

عنوان شعر اول : نبض ثانیه ها
ای که سپهر آینه ای از وقار توست
خورشید ذره ایست که در سایه سار توست

با دست های باز دعا در عصر شبزده
صدها هزار پنجره چشم انتظار توست

نبضش برای آمدنت تند می زند
ساعت که کل ثانیه ها بی قرار توست

یک یاعلی بگو و به میدان بیا امیر!
دنیا نیازمند تو و ذوالفقار توست

دلمرده ام بیا دل من را به نور خویش
هستی ببخش و عشق که اعجاز کار توست

تا بر کویر لب گل لبخند بشکفد
دل بی قرار آمدن نوبهار توست

عنوان شعر دوم : برای
برای آینه و روزگار زنگاری
برای قحطی لبخند و آه رگباری

برای کسری عید و رکود شادی ها
برای رونق غم، هجمه ی عزاداری

برای تشنگی حوض و بغض فواره
برای کاخ و کلاغان و فصل بی باری

برای غنچه ی غمگین که گلفروش شدست
برای نوگل سرخی که دیده صد خواری

هزار شعر و ترانه کم است شاعرجان!
«برای اینهمه برای غیرتکراری»

عنوان شعر سوم : فاجعه
پیش رو پنجره دیوار شدست
سنگدل مانع دیدار شدست

فاجعه تلخ تر از این هم هست؟
آسمان بر سرم آوار شدست

آه، با آه پیاپی امروز
روز هر آینه ای تار شدست

بازی زندگی ما را باش
پله زیر قدمم مار شدست

به ملاقات بیا باد بهار!
روح هر باغچه بیمار شدست

روی هر برگه ی هر تقویمی
سوگواریست که تکرار شدست

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *