وزن ابزاری در اختیار مولف است

عنوان مجموعه اشعار : رامین
شاعر : احمد صفری

عنوان شعر اول : رامین
تقویم روی میز
روی یک جمعه‌ی تابستانی
مانده از قافله‌‌ی سال جدا
نبض این ساعت هم
مانده انگار هنوز
روی آن ثانیه‌ها
سیزده تابستان
گرمی دست تو را زنده نکرد
و همین قدر بهار
بوی گل‌های بنفشِ دارِ قالیِ تو را
به خیالت سخت است؟
گذر از دلتنگی
به خیالت سخت است؟
دوری از آینه‌ها
که به این آسانی
کرده این‌گونه سفید، موی پیشانی را
سیزده بار در این باغچه‌‌ها
گل نرگس رویید
و دریغا نشکفت دیگر از سنگ مزارت
بجز افسوس گلی
به خیالت سخت است؟
که اگر ویس شدی
مثل رامین باشم؟

عنوان شعر دوم : چلچله
باد پاییز چنان رهگذری
روزی از زلف پریشان چناری رد شد
شانه‌اش خورد به کاشانه‌ی جفتی گنجشک
و فروریخت به جوی
گلِ پندی رویید، به لب چلچله‌ی روی چراغ:
گفتمت خانه‌ی امید نساز
به چناری که خزان
می‌شود جاده‌ی رهگذران
من نگاهی به خود انداختم و دانستم
شاید آن چلچله با من می‌گفت
قصه‌ی باد و
عبور و
خانه و
خاطره را

عنوان شعر سوم : وفا
هر چه باد از صحرا
با خود آورده غبار
هر چه پاییز کشید، روی گیسوی بلوط
با کف دست، حنا
هر چه مهتاب برای ایوان
با خود آورده چراغ
هر چه گنجشک آمده
روی تبریزی‌ها
هر چه با قهر، کلاغ
رفته از این کوچه باغ
هر چه آورده نسیم، نامه از فصل بهار
هر چه پژمرده گل خاطره در گلدان‌ها
یک نفس باز نکرد
پیچک از دور چنار
حلقه‌ی دستش را
ای به قربان وفا

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *