” پایان کار و به بند کشیدن ضحاک (قسمت سوم) – داستان هایی از شاهنامه فردوسی ”
———————————————————————————————
بخش ششم( قسمت سوم پادشاهی ضحاک ) https://youtu.be/nt1Cd8nHtjE
بخش پنجم ( قسمت دوم پادشاهی ضحاک ) https://youtu.be/6QUy97EHjV4
ضَحّاک یا اژدهاک ، از پادشاهان افسانهای ایران است. نام وی در اوستا به صورت اژیدَهاک آمدهاست و معنای آن، «مار اهریمنی» است. بهگفته ثعالبی نیشابوری در تاریخ ثعالبی، نام ضحاک از واژهٔ اژدهاک که به معنای مار بزرگ است، گرفته شدهاست و یمنیان او را از خود میدانند و از وجود او به خود میبالند.در شاهنامه، پسر مرداس از تبار اعراب و فرمانروای دشت نیزهوران است. او پس از کشتن پدرش بر تخت مینشیند. ایرانیان که از ستمهای جمشید (پادشاه ایران)، به ستوه آمده بودند، به سمت ضحاک، متمایل میشوند و او را به شاهی برمیگزینند. اهریمن که خود را در ظاهر آشپز برای فریب ضحاک، آراسته بود، برای قدردانی از او، بوسه بر شانه هایش می زند و دو مار از جای بوسهها بیرون میجهد. پس از این واقعه، اهریمن نسخهای برای رهایی ضحاک از مارها برای او، تجویز میکند که باید هر روز مغز دو جوان را برای مارها، تهیه کند تا گزندی به او نرسد.
#شاهنامه_فردوسی
#پایان_کار_ضحاک
#کاوه_آهنگر
دیدگاهتان را بنویسید