چرا کنایی سخن می‌گوییم

عنوان مجموعه اشعار : از یک مجموعه نیست
شاعر : سیّدامیررضا علوی

عنوان شعر اول : خانه‌ی امن‌ بهار

گرم شد سرهامان
باز به مرداد بلند
و بدان تیر که سوخت
به شهنشاهی‌ روز
و به درویشیِ شب‌
به نیاز و عطش خوشه‌ی مست
به لبِ هسته‌‌ی تلخ
و به لَه‌لَه زدن داغ زمین
رو به رؤیای زمان
یادمان رفت چرا
پس کجا رفت آن راه؟
آن مسافاتِ پر از سبزِ جنان!
سال دیگر که بیاید اینبار
می‌دوم مثل غزال
می‌رسم آخرِ کار
تا ببینم که کجاست
خانه‌ی امنِ بهار

عنوان شعر دوم : جوخه‌ی عشق
نه!
ایراد از طناب نیست.
چارپایه هم،
مثل همیشه‌ می‌افتد.
مائیم،
که پیش‌ از اینها
در انفرادیِ‌ تن، تسلیم گشته‌ایم..

عنوان شعر سوم : غروب
تو را می‌سپارم به غمگینِ غروب،
به سرخْ‌آشنایِ شفق،
و به تکراریِ امواج
ای خورشیدِ سردِ من!
تو همچنان،
مرا بنْویس بر تن ساحل
اینبار کمی دورتر از آب،
بُگذار تشنه‌تر بمیرم…

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *