کاشتِ امروز، برداشتِ فردا

عنوان مجموعه اشعار : صبح یک روستا…
شاعر : دانیال فریادی

عنوان شعر اول : صبح یک روستا..
صبح یک روستا
به من کرد نگاه
چشم باران زده ی دشت
به من کرد نگاه

راه هموار بود
خیسی برگ درخت زیتون
شاخه ی سبز گل ابریشم
طپش قلب
گنجشکی خیس
رازها داشت
نهفته در آن

تک چناری
که دعوت می کرد
جغدی تنها را
زیر بارش تند ابر ها

و خروش خوان
صدای
یک روستا
در سراشیبی تند
کوهسار

یک تنور داغ
بوی دود
بوی مطبوعی نان روستایی

چشمه ای روشن
که در آن
باران
بچه ماهی ها را
دور هم جمع می کرد!

ودختری
کوزه آبش
پر ز آیات فراوانی بود

و زنی
تمام اندوهش را
در کنار چشمه
از دلش پاک می کرد

مرد چوپانی
امتداد شالش
به چمنزار سبز می پیوست

صبح یک روستا
به من کرد سلام
چشم باران زده ی دشت
به من کرد نگاه

با تشکر

دانیال فریادی

عنوان شعر دوم : ……
…..

عنوان شعر سوم : …..
……

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *