کمدی اساسا آمریکایی جیم گافیگان تیره تر و بهتر می شود

آیا ما همیشه جیم گافیگان را اشتباه گرفته ایم؟

گافیگان که در غرب میانه، پدر پنج فرزند است، به خاطر استندآپ تمیز و مناسب خانواده در مورد بی‌اهمیت‌ترین موضوعات (بچه‌ها، غذا) شهرت دارد. او به اندازه کافی امن است که برای پاپ باز است و مرتباً در «سی‌بی‌اس یکشنبه صبح» غور می‌کنید. اما «رنگ پریده تیره» جدید و دائماً خنده‌دار او که دهمین فیلم اوست، با این تصویر وانیلی مخالفت می‌کند. او به ما می‌گوید این بیماری همه‌گیر باعث شده است مرگ و میر را زیر سوال ببرد، و گافیگان، با لباس و پیراهن مشکی، مراسم تشییع جنازه‌اش را در یک صحنه شگفت‌انگیز ترسناک تصور می‌کند. او یک تابوت باز می‌خواهد، با نشستن، خرده‌های روی پیراهنش، دست‌هایی که گهگاهی مثل عروسک‌های خیمه شب بازی بالا می‌آیند، در حالی که صدای ضبط شده‌ای از او می‌گوید: «نگران نباش، من در جای بهتری هستم» قبل از اینکه اضافه کند: «شوخی کردم. من اینجا هستم.”

این یک تصویر غیرمنتظره وحشتناک است، و پس از گفتن در مورد سوزاندن، گافیگان صدای دوم خود را می پذیرد، زمزمه ای سخت که مانند یک منتقد در میان جمعیت عمل می کند و می پرسد: “او کی قرار است جوک های غذایی را انجام دهد؟”

اگر طرفدار آن نباشید، راحت از دست می‌دهید، اما جیم گافیگان در این راه بوده است. او که در حال حاضر پرکار است، بیشتر شده است، و در عرض شش سال پنج برنامه ویژه ارائه می‌کند، که این جدید در Prime Video بهترین از این دسته است. او به جای اینکه روی موفقیت هایش استراحت کند، جاه طلب تر می شود. هنوز شوخی هایی درباره رستوران های زنجیره ای وجود دارد (او استارباکس را “دفتر بیکاری مجلل” می نامد). اما لحن پرزرق و برق و پیچیدگی جوک ها، اگر نگوییم تجدید ارزیابی، توجه را می طلبد. او در عنوان (سومین نفری که از کلمه رنگ پریده استفاده می کند) به ما می گوید که چیزهای سنگین تری نسبت به فست فود در ذهنش دارد. پس از بازدید مجدد از گنجینه عمیق مطالب منتشر شده خود در چند دهه گذشته، آنچه واضح است این است که او همیشه این کار را می کرد.

زایمان بیمار گافیگان از همان ابتدا وجود داشت، اما آلبوم های اولیه او ممکن است کسانی را که فقط شخصیت معروف او را می شناسند شگفت زده کند. او فحش می داد، در مورد رابطه جنسی صحبت می کرد و بیشتر به عنوان یک پسر آزرده بود تا یک مرد خانواده بدخلق. در سال 2015 مصاحبه با مارک مارونگافیگان گفت اولین تجربه بازیگری او این بود که وقتی پدرش به خانه آمد وانمود کرد که خوشحال است. این به بارورترین مضمون او اشاره می کند: ظرفیت بی پایان آمریکا برای انکار.

لحن او تا سال 2006 تغییر کرده بود، زمانی که او اولین ویژه خود، “Beyond the Pale” را داشت، که شامل شکایت او از Hot Pockets بود. این مسیر را برای حرفه ای از جوک های غذایی تعیین کرد، با بسیاری از آنها در مورد اینکه چگونه لذت ارزان خوردن فست فود بر دانش ما غلبه می کند که برای ما بد است. در بهترین حالت، مانند چیزی که در مورد مک دونالد (“لذت لحظه ای به دنبال آن احساس گناه باورنکردنی که در نهایت منجر به سرطان می شود”) دید خود را گسترده تر می کند تا نکاتی را در مورد فرهنگ یکبار مصرف ما بیان کند. هنگامی که او چشم طنز خود را به هتل ها یا بیمارستان ها می زند، می بیند که ما چقدر از حوله ها توسط هزاران غریبه استفاده می کردند و لباس هایی که توسط متوفیان بیشماری پوشیده بودند نادیده می گیریم.

گافیگان، که اکنون 57 سال دارد، می تواند شبیه جری سینفلد باشد (این دو در واقع در پاییز امسال با هم تور می کنند) در جمله سازی چسبنده اش – آسانسور یک “تابوت روی یک ریسمان” است – و معمولی بودن موضوع او. تمرکز او روی موضوعات مجرد می تواند آگاهانه و به طرز عجیبی طولانی باشد. چه کسی 10 دقیقه روی اسب انجام می دهد؟ یک عنصر خودنمایی وجود دارد – ببینید چگونه می توانم شاخ و برگ را خنده دار کنم – اما همچنین زیاده روی، تعهد سرسختانه آن، خنده های خودش را به همراه دارد. کمدی گافیگان همیشه متا بوده است. ویژه جدید او با یک منظره شبانه بد خلق شروع می شود که به عقب برمی گردد تا خود را در قاب عکس نشان دهد.

او مدام شوخی های خود را قطع می کند تا در مورد آنها اظهار نظر کند و با حیله های رسمی با انتظارات بازی می کند. (در یک شیرین کاری که می‌توانست در اوایل نوازندگی استیو مارتین نشان داده شود، او یک پیانو روی صحنه برای آخرین ویژه خود داشت تا بتواند ما را فریب دهد که فکر کنیم می‌تواند آن را بنوازد.) حرکت رایج دیگر این است که بگوییم قبل از انجام برعکس، او در حال غر زدن است. مورد علاقه من از این ژانر زمانی است که او با لحن موسی معقول خود به جمعیت گفت که نمک زمین است قبل از اینکه بگوید: “من فقط یک جت شخصی قدیمی معمولی می خواهم.”

در کنار غذا، منسجم ترین موضوع گافیگان دین است. «رنگ پریده تاریک» تصویری از خدای بداخلاق و پیله‌ای را نشان می‌دهد که بر دستیار محاصره‌شده‌اش فریاد می‌زند که پیام‌هایش درباره بلایای اقلیمی از بین نمی‌رود («دلم برای روزهایی تنگ شده که می‌توانستید طاعون بفرستید و مردم گوش می‌دادند»). او جوک های مربوط به کتاب مقدس یا عیسی را در آثار ویژه خود می پاشد. کاری که او انجام نمی دهد این است که آنها را در یک ساعت موضوعی و منسجم سازماندهی می کند، گویی که بیانیه ای بزرگ ارائه می دهد. عمل قدیمی گافیگان به هر چیزی که ممکن است ظاهرسازی به نظر برسد حساسیت دارد، اما این بدان معنا نیست که او خودش را به چالش نمی کشد. او با استفاده از بیت‌های معمولی که به‌جای ساختن خط‌به‌مثل به مزخرف تبدیل می‌شوند، با فرم بازی می‌کند و حتی تشخیص‌های سرطان همسرش را به مواد تبدیل می‌کند.

کار جدید او حرکت او را به سمت داستان‌گویی بیشتر، بازی‌های پیچیده‌تر و شوخی‌های مبتنی بر فریب‌ها نشان می‌دهد (“پدر و مادرم واکسینه نشده‌اند. آنها دهه‌هاست که مرده‌اند، اما بهانه‌ها کافی است!”). او همچنین در دوره ترامپ کمی سیاسی‌تر شده است و حتی در رسانه‌های اجتماعی یک شعار غیرمعمول را خطاب به حامیان ترامپ منتشر می‌کند: «مطمئنم از عصبانی کردن مردم لذت می‌برید، اما می‌دانید که ترامپ یک دروغگو و جنایتکار است.» شوخی‌های او با لمسی سبک‌تر موضوع را نشان می‌دهد، و مایه تمسخر این است که چقدر سریع از وحشت به بی‌تفاوتی نسبت به کووید رسیدیم. گافیگان اکنون جوک‌های درهم تنیده‌ای را اجرا می‌کند که فقط یک کمیک کارکشته می‌توانست انجام دهد. در ویژه جدیدش، او نکاتی درباره استارباکس، زنگ‌ها و اسهال انجام می‌دهد و سپس آنها را با هم می‌پوشاند. اینها کمتر شبیه به تماس های کمیک استاندارد هستند تا تغییرات روی یک موضوع. این کار یک حرفه ای است.

تنها زمانی که می بینید فشار گافیگان در مطالب شخصی اوست. وقتی در نیمه دوم سریال ویژه به سراغ داستان‌هایی درباره دوران کودکی‌اش می‌رود، آرزو می‌کنید که ای کاش کارگردانی داشت که او را بیرون بکشد. باز هم خشم مدفون او چنان منبع کمدی اوست که نمی خواهید او خیلی عمیق شود.

از برخی جهات، کار گافیگان تصویر بهتری از کشور به شما می دهد تا از خودش. کمدی او که ریشه در اجرای غرور ورزانه دارد، اساسا آمریکایی است، آمیزه ای از بدبینی و معصومیت، فروشندگی شاد با جریانی از ناامیدی. او با بهره برداری از تصویر سالم خود، شدیدترین و مضحک ترین خشم خود را برای آمریکاییانای کلاسیک اما پیش پا افتاده حفظ می کند. آخرین ویژه، او علیه گروه های موسیقی راهپیمایی خشمگین شد. این بار بالن های هوای گرم است. اگر گافیگان یک موزیکال بود، او یک احیای مفهومی عالی «مرد موسیقی» بود که مضامین تلخ‌تر آن را به زبان می‌آورد.

در بخشی که واقعاً از این آخرین ویژه طنین انداز می شود، او یک سقوط هواپیمای اخیر را در نظر می گیرد. او به ما می گوید که از دماغه تا ضربه سه دقیقه طول کشید. در حداقل کلمات برای حداکثر تاثیر، Gaffigan ما را در داخل هواپیمای بدبخت قرار می‌دهد، و از مسافرانی که فریاد می‌زنند و قبل از توقف درنگ می‌کنند، تقلید می‌کند که آیا واقعاً می‌توانند آن را حفظ کنند.

او گفت: “سه دقیقه زمان زیادی است.” می‌دانید که شخصی در پرواز دکمه مهماندار را زده است. سپس زنی را جعل کرد که خواستار نوشیدنی مجانی قبل از سقوط او بود.

این یک استعاره خوب از نحوه مدیریت آمریکایی ها با بحران است. ما فقط برای مدت طولانی فریاد می زنیم، سپس راه هایی برای ادامه راه پیدا می کنیم. این توهم است یا واقع گرایی؟ احتمالا هر دو.

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *