کیمیا چهار

 
ای دلشدگان درد دل من دوا کنید
ای اهل نظر قسمت من کیمیا کنید
تا کام دل از آن بت عیار بگیرم
یاران به وصال من و آن گل دعا کنید
مجنون شده ام قیص بنی عامر شهرم
زین بند تعقل به خدایم رها کنید
آن سرو روان قامت زیبا که غریب است
یک شب به منش از سر مهر آشنا کنید
گفتید خجالت بکش از ریش سفیدت
گفتم که شما توبه ز رنگ و ریا کنید
من پرده دری کرده ام و هست امیدم
ای خسرو خوبان نظری بر گدا کنید
شبگرد صفت نالم و زارم که شبی باز
بانو نظری ، گوشه ی چشمی به ما کنید
 
 
 

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *