😊اگر از داستان های ما رو پسندیدید و ما رو لایق میدونید میتونید از طریق لینک زیر عضو کانال ما بشید😍
http://bit.ly/RadioDastan
✌️داستان های دیگر در کانال ما گه ممکنه دوست داشته باشید
🙏ممنون ازلایک و کامنت های خوبتون و انتقاداتون که کمک میکنه کلیپ های بهتری بسازیم
#پادکست
#خاطرات_ممنوعه
#جنایت
#رادیوداستان_واقعی
#سرگذشت
#سرنوشت
#داستان_رادیویی
برای ارتباط با ادمین با این ایمیل در تماس باشید
bayadbedanimcrm@gmail.com
منبع
امتیاز به این post
مطالب مرتبط:
- #داستان_واقعی نقشه پسر ۲۲ ساله برای زن چادری همسایه،متاهل بود دوست داشتم ببینم زیر اون چادر چی هست
- #داستان_واقعی:شوهرخواهرم بدون لباس از حموم اومد جلوم واونجاشوگرفت تو دستش و گفت…ولاگ فارسی
- #داستان واقعی :زن مطلقه همسایه حامله شد،اما نمیدونستیم بچه از منه یا ازمدیر ساختمان تا اینکه راز …
- #داستان_واقعی :همسایه ها میگفتن شبا که نیستی برادرخانمت بدجا پارک میکنه،اما من اصلا برادرخانم نداشتم
- داستان واقعی: وسط خواستگاری به خواستگارم گفت،این زیر خواب من بوده و جلوی برادرش دست مالیش کردم..
- #داستان واقعی :عمو صداش میکردم اما وقتی تنها بودم لختم کرد و به زور بهم…گفت من بهترم یا دوست پسرت؟
- داستان واقعی:زنم و دوستشو در حالی دیدم که دستشون تو شورت هم بود و داشتن …منم رفتم وسطشونو اونارو،.
- داستان واقعی:صدای رابطشون تو کل خونه بود،شوهرم رو نامادریش بود، اون زنیکه میگفت فقط مال منی نه زنت.
- دکتر خانوادگیمون به بهونه معاینه دستاشو زد به سینم و لمس کرد و خوابوندم روتختو دستشو کرد توی …
- اول از رولباس خودشو میمالید بهم اما یه روز دامنم و زد بالا و کاری کرد که خودم خوشم بیادو بخوام که..
- شاگرد بقالی مامانمو تو زیر زمین حامله کرد هرروز میدیدم داره باهاش بدون لباس .. تا اینکه یه روز#واقعی
- داستان واقعی:/۱۸سالگی با زن بابای جوون و شهوتی ام مدام تو تخت میرفتم ول کنش نبودم تا اینکه
- واقعی:شب چهلم شوهرم دامادم اومد سراغم و تنها گیرم آورد و افتاد به جونم،گفت هرزه میخوای باهات…
- آخر هفته ها از خونه زن و مرد محجبه همسایه صدای رابطه گروهی میومد و من و شوهرمم تصمیم گرفتیم که…
- داشتم تو اتاق خوابم لباس عوض میکردم که پسرخالم به زور اومد تو و من و حامله کرد اما من…#واقعی
- شوهرم که خوابید رفتم پشت بوم که یه چیزی پشتم حس کردم و با صدای نفسهاش تحریک شدم و توی انباری باهاش
- برای کار آرایشی رفتم خونه مشتری اما اونجا 5 تا مرد منتظرم بودن و کاری باهام کردن که نتونم راه برم…
- بابام ۳ ماه اروپا بود که یکی مامانم رو حامله کرد و بابام وقتی فهمید که…
- اون شب شوهرم و دوست پسرم باهم مشروب خوردن و هردوازم رابطه میخواستن و منم خواستم که…
- دوست پسر دوست صمیمیم ۲ ساعت تمام به روش های مختلف بهم تجـ.ـاوز کرد و منم… #داستان_واقعی
- داستان واقعی:ازصدای آه و رابطشون به هوش اومدم ،بالای سر خودم شوهرم بدون لباس داشت با اون زنیکه…
- مامان خوشگل و جوونم فقط به فکر پایین تنه بود و حتی به دوست پسر منم …
- شوهرم خیلی راحت منو شوهر داد و ازم خواست مال یکی دیگه بشم و برم بهش…
- داستان واقعی:متاهل بودم وهرشب دختر جوون همسایه رو دیدمیزدم و به خودم ور میرفتم تا خالی بشم تا اینکه.
- هرروز شکمم بزرگتر میشد و من ۱۵ ساله خبر نداشتم از شوهر خاله ام که مثل بابام بود حامله ام تا اینکه..
- وقتی موبایل زنم خودبه خود به وای فای خونه دوستم وصل شد فهمیدم هر روز زیرش بوده و …#داستان_واقعی
- داستان واقعی:شوهری که عاشقم بود رو لای پای دخترخاله ام در حالی پیدا کردم که داشتن باهم……
- ۵ نفری زن رفیقم رو بردیم خونه تیمی لباساشو درآوردم تا ازش فیض ببریم و برای شوهرش فیلم بفرستیم اما…
- شوهرم میگفت با دوستاش رابطه داشته باشم تا ازشون آتو بگیره اما یکیشون با بطری الکل کاری باهام کرد که
- داستان واقعی:مرد متاهل و سن بالای همسایه اومد خونه بهم تجاوز کنه اتفاقی افتاد که خوشم اومد ووو
- داستان واقعی:برادرم بیمار جنسی بود که مدام از من رابطه میخواست برای فرار از اون شوهرکردم اما …
- داستان واقعی:عاشق برادرشوهرم شدم و با اینکه زن داشت با اون همخواب شدم و باهاش…
- شوهرم یه دختر جوون رو آورد خونه و من رو مجبور کرد شاهد رابطشون باشم و صدای اونها رو بشنوم،منم…
- داستان واقعی:اون دختر بلوند با هیکل زیبا و جذاب مدام جلوی من به بدن شوهرم دست میزد و باهاش
- شاهد شب زفاف عشقم با شوهرش بودم اما قبل اینکه بره توحجله چیزی درگوشم گفت که باورم نمیشد…
- به بهانه آشنایی با مادرش من و به خونشون برد و دست و پاهام رو بست و افتاد روم و چند ساعت بهم…
- با اینکه چادری بودم شوهرم منو برد پیش یه پسر جوون وگفت شلوارت رو در بیارتا جای خصوصیت رو تتو بزنه…
- باورم نمیشد زن جوون و زیبای رییسم رفت تو اتاقش و رو تخت دراز کشید و بهم گفت بیا حال کنیم،منم…
- مامانم با شوهر عمه ام درحالی که کنارش خواب بودم زیر پتو رابطه داشتن و تاصبح صداشون رو میشنیدم و…
- از حموم بدون حوله اومدم بیرون نمیدونستم دوست مطلقه مامانم کلید داره و تنها خونه ماست اومد طرفم و…
- تصمیم گرفتم برای برطرف کردن نیاز پدرشوهر جذاب و داغم خودم دست به کارشم و در ازای پول براش…
- فیلمی از شب عروسیم از زن بابام که یه دختر جوون و خراب بود بدستم رسید که اون رو کنار مردی دیدم که…
- شب حجله چیزی رو بدن شوهرم دیدم که مجبور شدم بدم دوست پسرم دخترونگیم رو بگیره چون اون…
- شوهرم تو اتاق مهمون دوربین مخفی گذاشته بود و از لباس عوض کردن دوستام فیلم گرفته بود و با اون ها…
- فهمیدم یه نفر لباس زیر منو پوشیده و کثیف کرده و سطل پراز دستمال کثیف بود به شوهرم شک کردم تا اینکه..
- تو اوج جوونی و فشار سربازی زن جوون و خوش اندام پسر عمه ام منو یجوری تحریک کرد که اون رو …
- ۳ ماه بعد فوت عمو ،زن جوون و خوشکلش باردارشد اما وقتی فهمیدیم از کی دنیا روی سرمون خراب شد…
- داستان واقعی:/شوهرم بهم خیانت میکرد و رابطه نداشتیم منم هرشب با صدای رابطه مرد همسایه تحریک میشدمو
- وقتی توی تلکابین منو بوسید و بدنم و لمس کرد فکر نمیکردم قراره اون بلای وحشتناک و سرم بیاره…
- فیلم رابطه ضربدری ام برای قبل از ازدواجم رو برام فرستادن و تهدیدم کردن که برای شوهرت میفرستیم…
- شوهرم کمپ ترک اعتیاد بود، برادرش که با ما زندگی میکرد نصف شب افتاد روم و تا صبح بامن کاری کرد که…
- بودن با یه مرد برام کافی نبود و هرروزجلوی شوهرم با یه نفر بودم و میگفتم برای زندگیمونه و اونم…
- اون مرد متاهل هم سن بابام بود،بدنم رو لمس میکرد و منو میبرد اتاق پرو مغازه و با هم …
- شوهر خواهرم همیشه یواشکی منو لمسم میکرد و یه روز تو زیرزمین بلایی سرم آورد که نمیتونستم راه برم…
- شبایی که شوهرم سرکاربود با پول شوهرم لباس زیر آنچنانی میخریدم تا برای دوستاش بپوشم و با اونها…
- ازکنار شوهرش بهم نخ میداد و منم بردمش خونم و اون رو …
- هر شب پدر و مادرم و در حال سکس دید میزدم وتو سن کم شهوتی شدم و رفتم سراغ…
- مادر دوست دخترم منو لخت میکرد و به زور میفرستاد حموم با دخترش تا…
- صاحبخونه رازی رو از شوهرم فاش کرد که شوکه شدم و فهمیدم اون و دخترخالم با هم…
- هرشب با هیکل گندش ترتیبم رو میداد و وسط رابطه ازم فانتزی های عجیب میخواست اونم جلوی بچه هاش…
- تاشوهرم رو تو تخت کنار دختر دایی اش دیدم منم لخت شدم و با بدن سفیدم رفتم تو تخت پسرداییش و…
- شوهرم جلوم مثل وحشیها افتاده بود رو خدمتکار وترتیبش رو میداد!یه کارایی میکردن که تو فیلم هم قفل بود
- #داستان_واقعی : دختر 20 ساله محجبه که توی ماشین به مردها سرویس میداد و خم میشد و براشون…
- دختر قمار بازی که مجبور شد بجای باخت با 5 تا مرد همزمان باشه و…#داستان_واقعی #رادیوداستان_واقعی
- داستان واقعی : روغن مخصوص مالیدم و حالش که بد شد.لباسمو دراوردمو…#پادکست #داستان_واقعی
- تو 17 سالگی یواشکی بردمش خونه و حاملش کردم تا مال من بشه!اما اون کاری کرد که شوکه شدم و …
- رفتم برای خواهرزن بیوه ام آمپول بزنم اما تا باسن سفیدشو دیدم از خود بیخود شدم و هرروز به اون…
- برادرشوهرم فیلم خیانت من و با برقکارمون دید ومجبورم کرد با اون و دوستش رابطه گروهی داشته باشم اما…
- شوهرم هرروز ترتیب یه زن خوشگل و متاهل که از خودش بزرگتر بود رو میداد و منم رفتم تو اتاقشون و …
- مادرشوهرم خونه رو مکان میکرد تا برادرشوهرم شبا با من بخوابه و من و حامله کنه اما…
- از تو خونم صدای یه زن خراب میومد که به شوهرم و دوستاش میگفت وحشی ها یواش دونه دونه بیاید تو اتاق!
- دخترخاله۴۰ ساله مامان یه میلف حشری بود که به بهانه تعمیر دوش منو لخت کشوند زیر دوش و مجبورم کرد براش
- مادرم رو با لباس باز و ناجور خونه کسی دیدم که عاشقش بودم گردن مامان کبود بودو جای مکیدنش روش بود و.
- مخ مامان میلـ.ف رفیقم و زدم و…#داستان_واقعی #رادیو_داستان #پادکست
- زن دوستم چسبوند به اونجام و…#داستان_واقعی #رادیو_داستان #پادکست
- نشست روش گفتم دختری یواش…#داستان_واقعی #رادیو_داستان #پادکست
- عکس کلوچم و براش فرستادم اونم…#داستان_واقعی #رادیو_داستان #پادکست
- صبح خودش و میکرد..م شب دخترشو…#داستان_واقعی #رادیو_داستان #پادکست
- سیـ.نه های سفیدم و دید و…#داستان_واقعی #رادیو_داستان #پادکست
- به پسر کم سن و سال شوهرم دا.دم…#داستان_واقعی #رادیو_داستان #پادکست
دیدگاهتان را بنویسید