هومن عبداللهی ۱۶ آذر ۱۴۰۱ تنها سه روز از تولد ۲۱ سالگیاش میگذشت جلو خانهای تازه آن نقلمکان ه ، دلیل اصابت صدها گلوله ساچمهای قلبش کشته .
هومن عبداللهی ؟
روایت یکی از نزدیکان هومن عبداللهی در مصاح با رادیوفردا، هومن ۱۳ آذر سال ۱۳۸۰ دنیا آمد. چون اولین نوۀ خانواده ، محبوب همه . همه او را دوست ند. بسیار مهربان، اجتماعی، با احساس و عاشق خانواده ویژه عاشق برادر کوچکش . شاخصترین ویژگی هومن از نظر دوستان و نزدیکانش مهربانی و بیآزاریاش . همیشه در توصیف هومن میگویند دل بزرگ و بیکینهای و آزارش یک مورچه هم نمی.
نزدیکان هومن عبداللهی رادیوفردا همچنین میگویند او کودکی شادی . بسیار حیوانات و نگهداری و مراقبت از آنها علاقهمند . در دوران مدرسه بسیار مؤدب و درسخوان . در هنرستان کشاورزی درس خواند و دانشگاه ستان هم قبول ه ، اما چون قبولیاش دانشگاه مصادف با گسترش کرونا و مجازی ن کلاسهای درس، تصمیم گرفت تا بازگشایی دانشگاهها موقتاً از ادامه تحصیل در دانشگاه صرفنظر کند و در کارگاه پدرش کار کند تا یاریرسان او با.
هومن عبداللهی، گفته نزدیکانش، عاشق فرهنگ و هنر و لباس کُردی . مراسم نوروز و رقص ی علاقۀ خاصی و مدام در حال تمرین رقص کُردی . اسب سواری و موتورسواری می و کوهنوردی، طبیعتگردی و معاشرت با دوستان بخشی جداننی از زندگی وی .
فرد نزدیک خانوادۀ عبداللهی در گفتوگو با رادیوفردا ضمن تأکید بر مسئله هومن عاشق وطن خود ، مخالفت او با مهاجرت خانواده را دلیل مدعای خود عنوان و افزود هومن زندگی معمولی در خاک وطن و در میان خانواده، دوستان و اقوام را مهاجرت ترجیح میداد.
اعتراضات «زن زندگی آزادی» در سنندج
سنندج در ان ستان از شهرهایی از روزهای نخست پس از خاکسپاری مهسا (ژینا) امیمی شاهد تجمعات و اعتراضات خیابانی در نقاط مختلف شهر . کانون تجمعات در شهر میدان اقبال و خیابانهای منتهی میدان، ازجمله خیابان فردوسی و خیابان ششم من، .
براساس گزارشها و ویدئوهای منتشره در آن ایام، نیروهای امنیتی از همان روزهای اول با توسل خشونت و با فاده از باتون، گاز اشکآور و تیراندازی سوی تجمعکنندگان، معترضان را سرکوب میند.
حضور نیروهای حکومتی در خیابانها با سلاحهای جنگی و حتی نیمهسنگین در شهر سنندج روایت ویدئوهای منتشره در روزهای اعتراضات و شلیک مستقیم سوی معترضان و منازل مسکونی، میزان خشونت نیروهای حکومتی در شهر را روایت میکند.
بر اساس آمار برخی منابع حقوق بشری، تعداد کشتهگان احراز هویتۀ شهر سنندج ۲۲ نفر ه ثنای چند تن از آنها دلیل کشتهنشان شکنجه، ضربات باتون و گاز اشکآور اعلام ه ، همگی با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی کشته هاند.
روز کشتهن هومن عبداللهی
در پی سرکوب ید نخستین موج اعتراضات «زن زندگی آزادی» و کشته ن دهها تن از معترضان، برخی گروههای سیاسی و نهادهای مدنی منظور تداوم اعتراضات خیابانی علیه جمهوری اسلامی، برای روزهای ۱۴، ۱۵ و ۱۶ آذر پارسال فراخوان دادند.
شهر سنندج در روزهای فراخوان، همچون دیگر روزهای جنبش «زن زندگی آزادی»، شاهد اعتراضات و درگیریهای خیابانی بین نیروهای حکومتی با معترضان .
منزل خانوادۀ هومن عبداللهی در محله حسنآباد سنندج . یک شاهد عینی در گفتوگو با رادیوفردا وضعیت محله حسنآباد در روزهای فراخوان را گونه توصیف میکند:
«در روزهای فراخوان، حسنآباد هم مانند سایر نقاط شهر شلوغ . مردم نزدیکهای غروب خیابان را میبستند و آتش روشن میند. نیروهای حکومتی با فاده باتون، گاز اشکآور و گلولههای ساچمهای با معترضان مقابله میند. در طول سه روز فراخوان، تعداد زیادی از معترضان با اصابت گلولههای ساچمهای مجروح ند اما تا آخرین روز فراخوان کسی کشته ن».
۱۶ آذر، سومین روز از فراخوان سهروزه، خانوادۀ عبداللهی تنها دو روز منزل جدیدشان در محله حسنآباد نقلمکان ه ند. آن روز تا عصر تمامی اعضای خانواده در منزل جدید گردهم آمده ند.
یک فرد نزدیک خانوادۀ عبداللهی رادیوفردا چنین میگوید:
«ساعت ۵ بعدازظهر روز ۱۶ آذر، پدر و مادر و برادر کوچکتر هومن منزل قدیمی در شهرک زاگرس رفتند تا اثاث باقیمانده را منزل جدید در حسنآباد ببرند. نگرانی از وضعیت آن روزهای سنندج و محله حسنآباد موجب ه پدر و مادر هومن مرتب با او در تماس باشند. فرشید عبداللهی، پدر هومن، از همسر و پسر کوچک خود جدا و سمت محله حسنآباد منزل پدری او هم آنجا ، حرکت . چند کیلومتر مانده حسنآباد بار دیگر با هومن تماس گرفت و چند دقیقهای با او صحبت . پدر هومن در اوج شلوغیها حسنآباد . معترضان خیابان اصلی را بسته ند، بنابر از راه میانبر خود را منزل پدری در نزدیکی منزل جدیدشان ، رساند. محض ن حیاط منزل پدری، شنیدن صدای تیراندازی از فاصلۀ نزدیک او را بر آن تا بار دیگر با پسر خود تماس بگیرد. تماسهای پدر از سوی پسر بیپاسخ ماند. پس از چند بار تماس، یکی از همسایهها جواب پدر هومن را داد. همسایه راوی خبرهای خوبی ن. پدر هومن خبر داد پسرش جلو درِ خانۀ جدیدشان مجروح ه .»
منزل پدربزرگ هومن تنها ۵۰ متر با محل زخمی ن هومن فاصله . پدر هومن سریع خود را منزل جدیدشان، جایی هومن جلو آن زخمی ه ، رساند. با مشاهدۀ هومن بر زمین افتاده و از ناحیه دهان خونریزی می، گمان میکند احتمالاً گلوله ساچمهای دهان او اصابت ه .
گفتۀ یکی از شاهدان عینی در مصاح با رادیوفردا، یکی از همسایهها لباسهای هومن را پاره میکند. آقای عبداللهی، پدر هومن، در لحظه متوجه میشود مأموران حکومتی دقیقاً قلب پسرش را نشانه گرفتهاند. صدها گلوله ساچمهای قلب هومن اصابت ه . پدر بیدرنگ با ماشین شخصی خود پسرش را بیمارستان کوثر سنندج میرساند. در بیمارستان بلافاصله هومن را اتاق عمل میبرند اما ت جراحات و خونریزی ید باعث پیشتر کار را تمام ه ه و کادر درمان نمیتواند برای هومن کاری بکند و در نهایت پیکر بیجان هومن را خانواده تحویل میدهند.
خاکسپاری هومن عبداللهی
از همان لحظۀ رساندن هومن بیمارستان «صدها نفر از اهالی حسنآباد» خانوادۀ عبداللهی را همراهی ه و جلو بیمارستان کوثر تجمع ه ند. خانواده پیکر هومن را از بیمارستان تحویل گرفتند و با همراهی جمعیت حاضر سمت قبرستان حسنآباد حرکت ند.
دو کیلومتر مانده قبرستان، مأموران حکومتی همراه فرماندار و رئیس پلیس امنیت سنندج، راه جمعیت معترض را پیکر هومن را همراهی میند، بستند و پیکر هومن را زور از خانواده گرفتند و پادگان لشکر بردند.
نیروهای امنیتی خانوادۀ هومن را تهدید ند اگر جمعیت معترض همراه را متفرق ن، پیکر را شما نمیدهیم و خود ما او را در شت محمدی دفن میکنیم. نهایتاً نزدیکان خانوادۀ عبداللهی با اعلام فردا صبح ساعت ۱۰ پیکر هومن را برای خاکسپاری تحویل میگیرند، موفق ند جمعیت معترض را متفرق کنند.
گفتۀ یک شاهد عینی «حدود ۲۰۰ نفر آنجا ماندند و جمعیت با همراهی خانوادۀ عبداللهی پیکر هومن را بازپس گرفته و حدود ساعت چهار صبح مراسم خاکسپاری را انجام دادند».
نیروهای حکومتی با فشار بر خانوادۀ عبداللهی آنها را مجبور ند مراسم ختم را هم یکروزه برگزار کنند. منبع نزدیک خانواده عبداللهی مراسم ختم هومن را گونه روایت میکند:
«خانوادۀ عبداللهی دلیل فشارهای حکومت و نگرانی از در مراسم هومن اتفاقی برای کسی نیفتد، مراسم ختم را یکروزه برگزار ند. اما با اوصاف هم هزاران نفر در مراسم ختم هومن شرکت ند. در مسیر بازگشت از مزار سمت منزل پدربزرگ هومن، ویژه جلو پایگاه بسیج منطقه، مردم علیه حکومت شعار میدادند. پدر هومن را بر دوش خود میبردند. پدر هومن ضمن شعار دادن علیه حکومت و تشکر از جمعیتی آنان را همراهی ه ، مردم و معترضان را کف زدن و شادی ن تشویق می.»
شاهد عینی در ادامه اضافه میکند پدر هومن خطاب جمعیت حاضر گفت: «چرا ما باید گریه کنیم؟ ما امروز سربلندیم. آنان باید گریه کنند، همان سرافکندگانی هستند شرافت و سرزمین خود را فروختهاند و باید منتظر روزی باشند تاوان پس میدهند و آن روز بدون شک فرا خواهد .»
دیدگاهتان را بنویسید