عنوان مجموعه اشعار : در من…..
شاعر : دانیال فریادی
عنوان شعر اول : در من…..
در من زیارتگاه یست
با هفتاد چلچراغ روشن
و هفتاد لاله رنگارنگ
و هفتاد عکس جوان ناکام
وقتی از من می پرسید
شب وصال چه شبی ست!
من باید چشم ها و گوش های
هفتاد جوان ناکام را
با دستمال سپید ببندم
و آرام بگویم
ساکت…
هنوز وقتش نرسیده است!
عنوان شعر دوم : اسب ها درشکه ها را می کشند..
اسب ها درشکه ها را می کشند
من غم زمین را
کبوتران خبر می آورند
من خبر را از دیوارهای شهر
پاک می کنم!
آفتاب
هر روز
در سپیده مان
در جیب کتم
متولد می شود
و من
بالای سیاه چاله ها
در چرخش
سایه ها
زیر درخت بانیان
بر شانه هایم میرقصند
و اسارت
واژه ای آشنا
بربال زخمی
پرنده ای
در قفس
افکار متورم
به زمین بایر مغزم
فرمان ایست داد
وقتی اسبها
در شهر رویایی
کسالت را
با درشکه های سلطنتی
جابجا می کردند
وچشم ها
فوران اشک های
مذاب آدم را
تاب نمی آورند!
درخت بانیان(درخت انجیل جنگلی که در اینن بودایی مقدس است)
با تشکر
دانیال فریادی
عنوان شعر سوم : ….
…..
دیدگاهتان را بنویسید