یوسف ارزانی تو
میتوانی زلیخا باشی ؟
قلب من
دستش را
با لبخند ترنجی برید
فاضله هاشمی بی فاصله
امتیاز به این post
مطالب مرتبط:
- بیان امر بیاننشدنی
- دشت گلهای شقایق
- عزت حسینی
- نور چشمانم
- قافیه را نبازیم
- اشعار کوتاه ۵۴
- اولین بهترین
- جهان استخدام
- در بیان فایده رساندن به زبان
- آرامش دل
- آلیس در اتوبوس زابل به ساری!
- دقت بیشتر در بیان جزئیات شعر
- * روحی فداک! شعر نگو….
- اجتناب
- آشناییزدایی از پیامهای شعری
- شاه بیت شام بلا
- بی ظرفی
- نوآوریهای بیفاکتور؛ استقبال است از رکود
- اي گنگ خواب ديده! بگو!
- شبکه واژگانی
- دار
- سطربندی در شعر نیمایی
- توجه به نقد منتقدان
- شعر کودک و خردسال، ساده اما دشوار
- خماری در آیین عشق
- بایدها و نبایدهای شعر کودک
- در جستجوی تناسبها
- تجربههای تکاملی
- از نثر شاعرانه تا شعر منثور
- از بدیهیات تا کشفها
- بیحوصلگی در شعر
- جان کهن، قالب نو
- رعایتِ مراعات
- باش تا صبح دولتت بدمد
- نشان از عشق
- آداب گفت و گو
- نردبانهای شعر
- تا فتح قلهها
- روایت سادگی و سلامت
- لحظههای ناب اما رها شده …
- کپرنشینی زیر دیوار شاهنشین
- هشیارانه بنویس
- تجربه نوآموزان شعر
- دوگانگی و دوگونگی
- غربت
- همهجا تناسب و هارمونی رعایت شود
- هر نوعی در جرگهی خود
- حسرت گرامی
- دور از عوام، از جاده مخصوص!
- ناگهانِ شعر
- کمتر بنویسید و بیشتر بخوانید
- روشن دنبالهدار
- به فکر پیشرفت بیشتر باشید
- رگههایی درخشان در شعرهایی نامنسجم
- استفادۀ هوشمندانه از فرصتها
- دوباره نگاه کن
- پایههای شعر موزون
- روزنه
- برای بوسیدن چشم هایت،تمام جانم ناکافی ست!
- قافیه را بیاموزید و تناسبها را رعایت کنید
- نکتهای کلی اما مهم
- شعرِ جوان، شاعرِ نوجوان
- تب
- لزوم توجه بیشتر شاعر به عناصر شعر
- گل های دوزخی حاصل عرق ریزان روحی جستجوگر بر مرزهای خلاقیت است
- سنگینی سایه محتوا
- با همین فرمان
- مرا با حوریان محشور فرما
- میخواهد چکار ؟
- محافظه کار نباشید
- در ابتدا عرض کنم که…
- نقطۀ عزیمت شعر، درد است نه شگرد
- غروب
- زمستونم زمستون قدیما
- توتونهای زندهسوز
- منم آن واژهی بیمار
- خروج از منطقۀ امن
- فرم، فقط جنبه ای از مضمون است
- تک صدایی در یک ضرب، بی روح و یکنواخت
- حدیث زوال
دیدگاهتان را بنویسید