خیانت

 
همیشه آنکه کارش بی وفایی است
لبش خندان و حالش رو به راه است
ولی آنکه خیانت دیده از یار
پس از آن روزگار او سیاه است
عجیب است بی وفایان غم ندارند
ولی غم سهم قلب باوفاهاست
تمام بی وفایان یار دارند
ولی آنکه وفادار است تنهاست
جفا تاوان دشواری ندارد
جفاکار روز دیگر شادمان است
ولی دارد وفا تاوان سختی
نصیبش رنج و درد بی امان است
اگر شد یک نفر دنیای آدم
خدا باید رسد روزی به دادش
چو دنیا بر سرش آوار گردد
به تاوان خطا و اعتمادش
اگر از عاشقی چیزی شنیدی
بدان این قصه هم پایان پذیرد
چو امروز می تپد قلبش برایت
یکی جای تو را فردا بگیرد
زمان لیلی و مجنون سرآمد
کسی آن قصه را باور ندارد
اگر یارت وفادار است امروز
بدان چون از تویی بهتر ندارد
ز هر صد زن یکی شاید بخواهد
که باشد یکنفر یک عمر یارش
گهی زن هم دلش خواهد بجز او
یکی جذابتر باشد کنارش
رسد روزی که عرف و شرع دیگر
ندارد مشتری همچون گذشته
همین حالا حیا و شرم و عفت
میان مردمان مهجور گشته
کنون حتی طلاق کاریست زیبا
زنان گویند به به خوش به حالش
دگر آقای بالا سر ندارد
دگر یک عمر راحت شد خیالش
مپنداری که یارت فرق دارد
گمانت از خیانت در امانی
کسی از این مصیبت در امان نیست
تو خود را نیز مثتثنی ندانی
 
 
 

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *