عنوان مجموعه اشعار : غزل
شاعر : یاسر کیانی

عنوان شعر اول : بعدی
در میرود از دیدنم دیدار بعدی را
با من مدارا می کند تا یار بعدی را…

با هر نفس در هر قدم پیوسته می سازد
مابینمان آن سوی در دیوار بعدی را

وقتی کنارم بود با هر شیوه خوارم کرد
حالا به چشمم می نشاند خار بعدی را

دستان دنیا از ازل روی گلویم بود
موهای او آماده کرده دار بعدی را

آنقدر از دوری نوشتم جوهرم خشکید
با خون دل پر میکنم خودکار بعدی را

با آتشی که در دلم افتاده از چمشش
لبهام روشن میکند سیگار بعدی را

می ترسم از خاکستری که مانده بر موهام
در میروم از آینه دیدار بعدی را

یاسر کیانی
1400

عنوان شعر دوم : ندارم
بازنده در برابر خویشم در زیر پرچمی که ندارم
می خواهم از خودم بگریزم با عزم محکمی که ندارم

دارم گلایه های زیادی از روز و روزگار تباهم
تن کرده ام سیاهی شب را در سوگ ماتمی که ندارم

از ضربِ شستِ نیشِ زبان ها تن خسته از تراکم زخمم
خو کرده ام به خوی نمک ها دلگرم مرهمی که ندارم

در سر هزار حرف نگفته در دل هزار بغض نهفته
در من گلایه های زیادیست با یار محرمی که ندارم

بودی تمام دار و ندارم بودی تمام بود و نبودم
بودم تمام زندگی ام را دلخوش به دارمی که ندارم

یاسر کیانی
1401

عنوان شعر سوم : اوج تکامل
حتی همان کسی که تو را آفریده است
مثل تو در سراسر هستی ندیده است

از هر چه آفریده نشانی گرفته تا
نقش تو را در اوج تکامل کشیده است

در چشم ها دو چشمه ی مهتاب جاری و
در پیرهن دو قوی سپید آرمیده است

هر تار موی تار تو سر چشمه ی شبی
در امتداد هر شب یلدا سپیده است *

حتی قلم به شوق نوشتن برای تو
خود بی اراده به هر سو دویده است

با یک غزل نمیشود از خنده ات نوشت
توصیف خنده های تو صد ها قصیده است

یاسر کیانی
1402