زیبایی یا شگفتی

عنوان مجموعه اشعار : شب راوی است
شاعر : سیدصادق خاموشی

عنوان شعر اول : اعتراف لازم نیست
مقیم قلب توام اعتکاف لازم نیست
مرا که دور تو گشتم طواف لازم نیست

صعود کرده دو چشمم به اوج قامت تو
پرنده های مرا کوه قاف لازم نیست

سحر که دیده ی ناز تو باز خواهد شد
هوای روشن یکدست صاف لازم نیست

سپاه مژه میارای پیش چشمانم
تویی تو فاتح قلبم مصاف لازم نیست

مرا مپرس چه اندازه دوستت دارم
بخوان که با غزلم اعتراف لازم نیست

عنوان شعر دوم : آغاز دیگری
گفتم شمال دیگر و شیراز دیگریست
گفتم بهشت خرم دلباز دیگریست

شهری که بوی زندگی و شور می دهد
مست مسیح دیگر و اعجاز دیگریست

وقتی که در حریم تو نقاره می زنند
جان و جهان لبالب از آواز دیگریست

پرواز در هوای تو ای آسمان عشق
پیش کبوتران تو پرواز دیگریست

در آستان قدس تو خورشید هشتمین!
هر لحظه صبح دیگر و آغاز دیگریست

مشهد بهشت روی زمین است و اشتباه
گفتم شمال دیگر و شیراز دیگریست

عنوان شعر سوم : شب راوی است
شب راوی است راوی روز سیاه ما
در قصه ای که گم شده خورشید و ماه ما

در آرزوی دیدن یک دم تبسم اند
آیینه های شاهد آه سیاه ما

پرواز در هوای مه آلود روزگار
امکان پذیر نیست برای نگاه ما

یوسف که نیستیم عزیز و رها شویم
از نسل رستمیم و پر از نیزه چاه ما

ما رانده از بهشت میان جهنمیم
ما آدمیم و نیست به جز این گناه ما

از بس نفس نفس نفس ما گرفته شد
دیگر نمی رسد به فلک نیز آه ما

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *