خلق خسته

 
مردم اینجا خسته و دلمرده اند
زورگویان حقشان را خورده اند
خانه دیریست بوی زندان میدهد
هر سحرگاه عاشقی جان میدهد
بلبلان را رخصت پرواز نیست
راه خوشبختی مسیرش باز نیست
حق دراینجا میرود بالای دار
ظلم و ظالم هست اینجا ماندگار
ذره ای وجدان و شرم در کار نیست
ترسشان از ظلم و از کشتار نیست
این جماعت شرم را قی کرده اند
خلق را عاصی و یاغی کرده اند
شیوه و اسلوبشان شیطانی است
حق دراین بیدادگه قربانی است
بی جنایت هیچ روزی شب نشد
جز نفاق حاصل از این مذهب نشد
مستحقیم ما به این رنج و عذاب
خود نمودیم این بلا را انتخاب
 
 
 

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *