عنوان مجموعه اشعار : ۱۲۳
شاعر : کاوه احمدی
عنوان شعر اول : بعضی ها
شعر خواندن برای بعضی ها
آب دادن به ماکتِ گل بود
این منی کهکتاب میپوشید
در نگاه برهنگان، خل بود
پیشچشم دسته کوران
تابلوی مونالیزا بودم
بغض لبخندهام گویا بود
گرچه غرق نگفتهها بودم
زخمنو میشکوفد از دلِزخم
دردها.میچکند از هر درد
باید اما قوی بمانم ، پس:
مشکلی نیست صبر خواهم کرد
عاقبت چند قاصدک یک روز
میبرندم به یک دیارِ دور
تا مکانی شبیهیک قصه
تا به شهری نشسته در یک نور
تا به آنجا کهآسمان طوری است
کهدرآن موج میزند گل یاس
مردمش بوی دوستی دارند
توی هر سینه میتپد الماس
ترمهدوز است هر خیابانش
جنس هر خانه شیشه ویتراست
ساعتم هر دقیقه میگوید
توی اینشهر زندگی زیباست
زخم نو میشکوفداز دلِزخم
دردها میچکند از هر درد
باید اما قوی بمانم ، پس
مشکلینیست صبر خواهم کرد
عنوان شعر دوم : ۲
بیا کهبی تو تاریکم دوباره
و ماهم توی سینه بغضداره
کهبیتو مصرع بعدیّه حالم
تصور کن شبی رو بیستاره
عنوان شعر سوم : ۳
تو اون سیارهای که بی نظیره
مدارت یه مسیرِ دلپذیره
زمین دور خودش میچرخه چون که
میخواد پیدات کنه واست بمیره
دیدگاهتان را بنویسید