شعر کوتاه،شاعرانگی بلند

عنوان مجموعه اشعار :
شاعر : اسحق فتحی

عنوان شعر اول : –
خیره ماندم امتداد جاده را، تا جایی که انحنایش اجازه داد
تا در کدورت غبار راه، دیگر از چشمم افتاده باشی
رقص خیس نگاهت را از لابلای مژه ها
می شد شمرد
در انعکاس هق هق تو در گلوی زخمی ناودان
جاده را، باران بهاری آب پاشیده
و تو با همان بوی نجیب در خاطرم ثبت می شدی

عنوان شعر دوم : –
در غبارسای طنین زنگوله ها
با حسرت
جا می‌گذارد با پدر، دل را به گاگریو*
بی تو
دوباره کوچ
تا بهاری که تاوان سال های بیقراری بود

*نوعی سوگ خوانی ست بر مرگ یا در فراق عزیزان در گویش بختیاری

عنوان شعر سوم : –
دست هایت را می پایم
نکند لطافت انگشتانت را خاری بیازارد
از همان روز که انگشتان بلندت
گره زد همراه سبزه ها، بر گلوی من
غمباد گرفته بودم این سال ها، کسی چه می داند
شاید از تراوش آوند خندهات روزی
من هم شکوفه زدم
مثل لبخندهای بی دریغ کودکی ات
وقتی که همسایه مان بودید

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *