رنگ و‌ بوی شاعری

عنوان مجموعه اشعار : کوچ
شاعر : نادیا زند

عنوان شعر اول : کوچ
من همان شهر گمم دور و جدا افتاده
تا که از دورترین فاصله پیدایت شد
کوچه هایم همه خالی ز هیاهوی جنون
شهر من پر تپش و عاشق و شیدایت شد

من خودم هم به خودم راه نمی‌دانستم
آنقدر گم شده بودم که فراموش شدم
آنچنان مست حضورت شده بودم شب و روز
خستگی های تو را شانه و آغوش شدم

دست در دست تو گشتم همه پس کوچه شهر
هم قدم با تو شدم تا که رسیدم به غزل
غرقِ دریایِ معانی، منِ بی واژه ی گنگ
مثل این بود که شاعر شدم از روز ازل

تا که روزی هوس کوچ دلت را لرزاند
خاک این شهر تو را فرصت پرواز نبود
راه مسدود قفس بسته و بی روزنه بود
بال بگشا که تو را نقطه آغاز نبود

پر زدی دل به تماشای سفر بستی و من
مات و مبهوت نبودت شدم و دم نزدم
سهم من از غم پرواز تو یک زخم عمیق
از غمت سوختم و دست به مرهم نزدم

ماند در شهر غباری ز تو و گریه من
من سوالی شده ام مبهم و بی هیچ جواب
مهر خاموش سکوتی لب من را بوسید
در دلم بغض ولی چشم به دنبال سراب

عنوان شعر دوم :

عنوان شعر سوم :

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *