دین خدا مگر اجبار میشود؟
آقا شما بگو این صحنه درد نیست!
سیلی به صورتِ ناموس میزنند
در شهر ما کسی انگار مرد نیست!
▫️شاعر: سیامک عشقعلی
امتیاز به این post
مطالب مرتبط:
- بیان امر بیاننشدنی
- دشت گلهای شقایق
- قافیه را نبازیم
- اشعار کوتاه ۵۴
- اولین بهترین
- جهان استخدام
- در بیان فایده رساندن به زبان
- سبدم را کنارت آوردم
- کج ابرو
- درک درست جهان مخاطب
- تهران قدیم
- موهایم
- فضاسازی حرفهای
- نشاندنِ مرواریدِ تصویر، بر انگشترِ شعر
- بگذار کمی ته استکان بماند!
- بزمِ«اِیّاکَ نَسْتَعِین»
- کربلا..
- دم کشیدن کلمات
- از ذوق کشف، برهنه بیرون نیا!
- حضور یکپارچۀ همه عناصر
- قهوۀ قجریِ تکرار
- تعویض زمین بازی
- از ذهنیت تا عینیت
- در دام قافیه نیفتیم
- خلاقیت و هنجارها
- هم پوسته و هم توی کادو
- ارجنهاد خوبنویسی
- روایت و طرح تازه
- نسیم نو شدن
- كم توقع نباشيم
- آهنگ رودخانه در قلب سنگ
- این قالب رازناک
- باد به چهاردیواری، رحم نمیکند …
- معراج سحرگاهی روح…
- کیمیا چهار
- بههمریختگی شاعرانه
- زیارت شب جمعه
- آداب گفت و گو
- نردبانهای شعر
- تا فتح قلهها
- روایت سادگی و سلامت
- لحظههای ناب اما رها شده …
- کپرنشینی زیر دیوار شاهنشین
- تجربه نوآموزان شعر
- دوگانگی و دوگونگی
- هر نوعی در جرگهی خود
- حسرت گرامی
- دور از عوام، از جاده مخصوص!
- ناگهانِ شعر
- روشن دنبالهدار
- به فکر پیشرفت بیشتر باشید
- رگههایی درخشان در شعرهایی نامنسجم
- استفادۀ هوشمندانه از فرصتها
- دوباره نگاه کن
- پایههای شعر موزون
- روزنه
- برای بوسیدن چشم هایت،تمام جانم ناکافی ست!
- قافیه را بیاموزید و تناسبها را رعایت کنید
- نکتهای کلی اما مهم
- شعرِ جوان، شاعرِ نوجوان
- به خورد مخاطب
- اشکالات عدیده دارد: دستوری، محتوایی، عروضی و…
- تب
- لزوم توجه بیشتر شاعر به عناصر شعر
- گل های دوزخی حاصل عرق ریزان روحی جستجوگر بر مرزهای خلاقیت است
- سنگینی سایه محتوا
- با همین فرمان
- مرا با حوریان محشور فرما
- میخواهد چکار ؟
- محافظه کار نباشید
- در ابتدا عرض کنم که…
- نقطۀ عزیمت شعر، درد است نه شگرد
- غروب
- زمستونم زمستون قدیما
- توتونهای زندهسوز
- منم آن واژهی بیمار
- خروج از منطقۀ امن
- فرم، فقط جنبه ای از مضمون است
- تک صدایی در یک ضرب، بی روح و یکنواخت
- حدیث زوال
دیدگاهتان را بنویسید