دشت گلهای شقایق

 
من که در عشق آسمانم آبی است
من که شبهای دلم مهتابی است
همچو شمع یک عمر عاشق بوده ام
دشت گلهای شقایق بوده ام
سینه ام لبریز بود از عشق ناب
یک همیشه مست بی جام شراب
این سزاوار است که بختم این شود
قلب من ازهر چه عشق چرکین شود
این سزاوار است که قلبم خون شود
از جفای دلبری مجنون شود
من به عشق دیگر ندارم اعتماد
بی شماری دیده ام بی عشق شاد
عاشقان اما همه بیچاره اند
تیره بختی با دلی صد پاره اند
 
 
 

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *