نور چشمانم

نور چشمانم هر صبح متولد می شود
به اجابتِ درد
دهانِ استعاره می خندد
بر چینش هجاهای نا ممکن
نور چشمانم !
این زخم های من است
می شکفد بر لبانم
بوسه می نشاند به ماه
تا بی رنگی گونه هایم گُر می گیرد
ای شکوه درد !
ای هزار بار تکثیر
در ادراک سلول !
مقدس می شوی
با هر ضربان
در سرخی غروب
آهوانی می دوند بامن
در سوز هر نفس
از آه … زاده می شوم .
 
فیروزه سمیعی
 
 
 

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *