تا کوک شدن

عنوان مجموعه اشعار : دفتر برگریزان
شاعر : آرش مرزبانی

عنوان شعر اول : قو
آن روز
قوی زیبای من از خواب پرید
همچون سنگ بر بستر رود
من مدهوش
کنون در پی پرهایت
درون بالشهای شب میگردم

عنوان شعر دوم : لاکوک
زخمه ها در خیز اند
مضراب آماده
پرده ها را بگشا
کوک بیچاره تقدیر من انگار
باز هم لاکوک است
تو چه میدانی
کوکم امشب کوک است

عنوان شعر سوم : موسم صبح
آسمان رویید
شبنم از عاشقی یک گل سرخ
تا لب سبزه دشت کمی رقصید
هلهله اش با بلبل
سحر خم شد تا از گل نارنج کمی
گرده بردارد و بر شهد شیرین کندو ها بزند
مرغ فاخته از خستگی دوری راه
عاشقانه هایش را خواند
ریخت کوکویش را بر دل پیچک باغ
با سرعت ،پرواز کنان
در غباری از مه
در پی اریکه خواهر خورشید گم شد
باد از مغرب جان
تحفه ای آورده مرا
خاطره بوی ترا دست به دست
به مشام باغ من پاشید و رفت
مادرم آنجا بود
مادرم پوشش نمناک دعا بر تنم کرد به زور
شاید که سرما نخورد زیبایش
عطر مادر بوی نمازش را داد
چقدر روشن بود
نانوا در طبق چوبی عشق
نان آورده
در پس پرچین افق او را دیدم
صدایم کرد
نان را چیدم
موسم صبح است
آری

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *